دوست صمیمی زنم را صیغه کردم و زنم را داخل گونی به مسافرخانه بردم!

زنم را صیغه کردم

خلافکاری های من از سن 12 سالگی شروع شد وقتی برای اولین بار به همراه دوستانم در یک باغ، مصرف مواد مخدر را شروع کردم. از آن به بعد هم حدود 10 سال از عمرم را پشت میله های زندان گذراندم. سوابق متعدد سرقت، نزاع و درگیری و آدم ربایی دارم حالا هم …

به گزارش گروه جنایی ، مرد 38 ساله ای که همسرش را به قتل Murder رسانده و دو روز با جسد همسرش در شهر می چرخید در حالی بعد از گذشت یک سال ماجرای جنایت Crime خود را فاش کرد که با دستورات ویژه قاضی Judge کاظم میرزایی در تنگنای بازجویی های تخصصی قرار گرفته بود.

این مرد که مدعی است با انگیزه سوء ظن دست به ارتکاب جنایت زده است، پس از آن که به سوالات سرگرد نجفی (افسر پرونده) پاسخ داد، به تشریح ماجرای زندگی اش پرداخت و گفت: پس از آن که در کلاس پنجم ابتدایی ترک تحصیل کردم در یک تعمیرگاه موتورسیکلت مشغول کار شدم. آن زمان در شهرستان سرخس زندگی می کردیم اما من از سن 12 سالگی استعمال مواد مخدر Drugs را به همراه دوستانم از یک باغ آغاز کردم و بعد از آن بود که چند بار به جرم Crime سرقت Stealing زندانی Prisoner شدم.

هر کجا سرقتی رخ می داد اول به سراغ من می آمدند مادرم نیز مرا لو می داد. بیشتر جرایم من سرقت موتورسیکلت بود ولی جرایمی مانند نزاع و درگیری را در پرونده خود دارم . وقتی عازم سربازی شدم، چند روز بعد از پادگان زابل فرار Escape کردم و به سرخس بازگشتم تا این که سال 1379 باز هم به اتهام سرقت موتورسیکلت به مدت سه سال روانه زندان Prison شدم.

یک سال بعد از آزادی Freedom از زندان بود که با دختر یکی از بستگانم ازدواج کردم. زنم می دانست من خلافکار هستم اما خانواده ام می خواستند من ازدواج کنم و به شغلی مشغول شوم.

او پنج سال از من بزرگ تر بود ولی من از سن و سالش خبر نداشتم. 14 سال قبل با خانواده ام به مشهد مهاجرت کردیم تا این که پدرم در سال 1390 فوت کرد و مادرم نزد من ماند. در این مدت صاحب دو دختر کوچک شده بودم که هم اکنون 10 و 8 ساله هستند اما بعداز دستگیری من تحویل بهزیستی شدند.

آخرین بار نیمه دوم اسفند 1393 بود که به جرم آدم ربایی به زندان افتادم و 99 ضربه شلاق Whip را تحمل کردم. شاکیان مدعی بودند که من دختر آن ها را دزدیده ام. قبل از آن با زن دیگری آشنا شده بودم که با همسرم دوست صمیمی بود. در همین زمان آن زن که «س» نام دارد به جرم حمل مواد مخدر همزمان با من دستگیر شد. وقتی سال 1395 از زندان آزاد شدم آن زن هم بعد از من آزاد شد و من او را به عقد موقت خودم درآوردم و اکثرا در مسافرخانه همدیگر را می دیدیم. باور کنید من او را عقد موقت کردم چون با همسرم اختلاف داشتم و به او سوءظن پیدا کرده بودم. او هر وقت دلش می خواست به خانه می آمد و جواب مرا سربالا می داد.

در همین روزها موضوعاتی را می شنیدم که موجب تشدید اختلافات من و همسرم می شد. تا این که زمستان سال 1395 روزی پس از یک مشاجره لفظی با لگد او را به دیوار کوبیدم. وقتی فهمیدم همسرم فوت کرده است، جسد او را داخل کیسه گذاشتم و با یک خودروی عبوری به مسافرخانه بردم. آن جا «س» همسر صیغه ای ام نیز با من بود. بالاخره جسد را زیر تیر چراغ برق در یکی از خیابان های مشهد انداختم و …

فقط افراد بالای هجده سال +18

جفت گیری اسب های تزئینی

فروش ویژه پلی استیشن 😍😱

کارواش خانگی (اسپری کارواش ۳ سر)

laptop stock لپ تاپ استوک روبیک دیجیتال سعید رمضانی

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *