نکات جالب درباره شهرزاد جنجالی و محبوب
دانلود سریال شهرزاد (فصل 2)
دانلود فصل دوم سریال شهرزاد با لینک مستقیم
دانلود سریال شهرزاد فصل دوم 2 با کیفیت عالی
دانلود قسمت 6 فصل دوم سریال شهرزاد با کیفیت فوق العاده 1080p Full HD
قسمت ششم شهرزاد 2 به کارگردانی حسن فتحی با لینک مستقیم
Download Serial Shahrzad S02E06 High Quality
قسمت ششم اضافه شد
ژانر : درام ، عاشقانه
سال ساخت : 1395
کارگردان : حسن فتحی
نویسنده : حسن فتحی و نغمه ثمینی
تهیه کننده : محمد امامی
خلاصه داستان : ماجرای فصل دوم از جایی شروع میشود که پس از مرگ بزرگ آقا اداره همه چیز به قباد می رسد و او همه کاره دم و دستگاه دیوان سالار می شود، اما شرایط جدید و قدرت گرفتن قباد به مذاق عمه بلقیس که در کرمان زندگی میکند خوش نمی آید و او برای گرفتن قدرت از قباد به تهران می آید و…
سریال شهرزاد با هنرنمایی سه نسل از هنرمندان ایرانی، پرهزینهترین سریال شبکه نمایش خانگی است که داستان عاشقانهای را در تهران قدیم روایت میکند. «شهرزاد» سومین محصول شرکت تصویر گستر پاسارگاد می باشد. حسن فتحی که افزون بر کارگردانی سریال «شهرزاد»، نویسندگی آن را نیز انجام داده، پیش از این مجموعههای پهلوانان نمیمیرند، میوه ممنوعه و مدار صفر درجه و شب دهم را ساخته است.
فصل دوم شهرزاد از معدود سریال هایی است که برای ساخت و پرداخت تک تک کاراکترهایش فکر زیادی شده. درست است که گهگاه برخی شخصیت ها آن طور که باید شناسنامه ای درست و قابل درک ندارند، اما مسئله اینجاست که حضور هیچ کدامشان بی دلیل نیست. از مادران و خواهران خانواده که بگذریم، دیگر نقش ها همگی در پیشبرد اتفاقی مهم تاثیر دارند. قسمت دوم شهرزاد 2
تمامی قسمت ها
خرید و دانلود همه قسمت ها به صورت اورجینال (45 هزار تومان)
توجه : با خرید این بسته به تمام قسمت های فصل دوم بدون نیاز به خرید مجدد در زمان انتشار دسترسی دارید.
لینک های دانلود
قسمت 6
خرید و دانلود کیفیت HQ 1080p (قیمت : 2500 تومان – حجم : 2.18GB)
خرید و دانلود کیفیت 1080p (قیمت : 2000 تومان – حجم : 943MB)
خرید و دانلود کیفیت 720p (قیمت : 1800 تومان – حجم : 600MB)
خرید و دانلود کیفیت 480p (قیمت : 1500 تومان – حجم : 386MB)
خرید و دانلود همه کیفیت ها (قیمت 3000 تومان)
قسمت پنجم :
خرید و دانلود کیفیت HQ 1080p (قیمت : 2500 تومان – حجم : 2.47GB)
خرید و دانلود کیفیت 1080p (قیمت : 2000 تومان – حجم : 1.76GB)
خرید و دانلود کیفیت 720p (قیمت : 1800 تومان – حجم : 582MB)
خرید و دانلود کیفیت 480p (قیمت : 1500 تومان – حجم : 388MB)
خرید و دانلود همه کیفیت ها (قیمت 3000 تومان)
قسمت چهارم :
خرید و دانلود کیفیت HQ 1080p (قیمت : 2500 تومان – حجم : 2.47GB)
خرید و دانلود کیفیت 1080p (قیمت : 2000 تومان – حجم : 1.76GB)
خرید و دانلود کیفیت 720p (قیمت : 1800 تومان – حجم : 582MB)
خرید و دانلود کیفیت 480p (قیمت : 1500 تومان – حجم : 388MB)
خرید و دانلود همه کیفیت ها (قیمت 3000 تومان)
قسمت سوم :
خرید و دانلود کیفیت HQ 1080p (قیمت : 2500 تومان – حجم : 2.42GB)
خرید و دانلود کیفیت 1080p (قیمت : 2000 تومان – حجم : 1.73GB)
خرید و دانلود کیفیت 720p (قیمت : 1800 تومان – حجم : 671MB)
خرید و دانلود کیفیت 480p (قیمت : 1500 تومان – حجم : 430MB)
خرید و دانلود همه کیفیت ها (قیمت 3000 تومان)
قسمت دوم :
خرید و دانلود کیفیت HQ 1080p (قیمت : 2500 تومان – حجم : 2.42GB)
خرید و دانلود کیفیت 1080p (قیمت : 2000 تومان – حجم : 1.73GB)
خرید و دانلود کیفیت 720p (قیمت : 1800 تومان – حجم : 671MB)
خرید و دانلود کیفیت 480p (قیمت : 1500 تومان – حجم : 430MB)
خرید و دانلود همه کیفیت ها (قیمت 3000 تومان)
قسمت اول :
خرید و دانلود کیفیت HQ 1080p (قیمت : 2500 تومان – حجم : 2.27GB)
خرید و دانلود کیفیت 1080p (قیمت : 2000 تومان – حجم : 1.62GB)
خرید و دانلود کیفیت 720p (قیمت : 1800 تومان – حجم : 761MB)
خرید و دانلود کیفیت 480p (قیمت : 1500 تومان – حجم : 409MB)
خرید و دانلود همه کیفیت ها (قیمت 3000 تومان)
پشتیبانی : شماره پشتیبانی (ساعات اداری): 02177729557 , پشتیبانی تلگرام: @Shop_Upera_Bot و @Srmweb
هشدار مهم برای دانلود سریال
قبل از دانلود سریال حتما نرم افزار مدیریت دانلود بر روی سیستم خود نصب کنید تا در صورت توقف دانلود بتوانید دوباره آن را ادامه دهید.
در صورتی که این نرم افزار ها را نصب نکرده و اقدام به دانلود سریال کنید، ممکن است فایل ناقص دانلود شود در این صورت مسئولیتش متوجه خود شماست!
موسیقی
محسن چاوشی و سینا سرلک – ای دریغا :
محسن چاوشی و سینا سرلک – فندک تب دار :
نقد سریال شهرزاد؛ فصل دوم
پس از مشاهده وضعیت ناآرام خانواده دیوانسالار، معرفی شخصیتهای منفی جدید، حذف موانع از روشهای مسالمتآمیز و خشونتآمیز و نهایتا جایگزینی بزرگ آقا با فردی که به دلیل دوگانگیهای متعدد در صلاحیت او شک داریم، نهایتا سریال شهرزاد کمی ریتم نمایش حوادث را کند کرده و در جهت واکاوی لایههای پنهان شخصیتها و زمینهسازی اتفاقات قدم برمیدارد. این اقدام نهتنها باعث میشود که رفتارهای برخی شخصیتها توجیه شود، بلکه با محروم کردن مخاطب از دریافت اطلاعات راه را برای اپیزودهای بعدی هموار میکند. درست است که سریالها به دلیل مدت زمان بیشتر نسبت به آثار سینمایی، میتوانند داستانی چند بخشی را با کوچکترین جزئیات به نمایش بگذارند، اما اگر ریتم به درستی کنترل نشود با سریالی روبهرو خواهیم بود که در چند قسمت سرشار است از سکانسهای هیجانانگیز و در اپیزودهای بعدی فاقد هرگونه رخداد مهم و در نتیجه خستهکننده خواهد بود. با این وجود که جدیدترین اپیزود سریال شهرزاد خستهکننده نیست اما در دسته دوم قرار میگیرد.
قسمت سوم فصل دوم شهرزاد از سکانس پایانی قسمت دوم آغاز میشود. جایی که قباد دیوانسالار، به پشتیبانی بلقیس و نصرت که از ابتدا به عنوان کسانی که کنترل مهرهها را در دست دارند، معرفی شدند، سرانجام با تمامی موانع و ویژگیهای متضاد شخصیتی، جایگزین بزرگ آقا شد. تصمیمی که با عدم موافقت هاشم در قسمت دوم همراه و با دلیل او برای تصمیمش در قسمت سوم همراه میشود. این اقدامات هاشم از تصمیم او مبنی بر خروج از تشکیلات دیوانسالار نشات میگیرند، عملی که هیچگاه با وجود بزرگ آقا اتفاق نمیافتاد. همانطور که نصرت در ادامه توضیح میدهد، برخلاف بزرگ آقا که ارادت و فرمانبرداری زیردستانش را به روشهای گوناگون و در طی سالها به دست آورده، قباد تنها به دلیل قدرتی که به او واگذار شده، کنترل امور را در دست دارد. در بین افراد خانواده دیوانسالار شاید وفادارترین زیردستها به قباد همان سه شخص نزدیک به بزرگ آقا باشند که خود را نوکر دیوانسالار میدانند.
از زمان آغاز فصل دوم تقریبا در تمامی قسمتها به صورت کم و بیش به راز بزرگ بین قباد و نصرت اشاره شده و تاثیر آن در زندگی این دو شخصیت نمایش داده میشود. اما بیننده به همان اندازه به صحت و سقم آن شک دارد که قباد آن را باور ندارد یا حداقل تلاش میکند آن را نادیده بگیرد. در قسمت سوم نهایتا نصرت داستانی را مرور میکند که همچنان بدون هیچ مدرکی آن را بازگو میکنند. بدون شک در رابطه با چنین راز بزرگی و بااهمیتی و با توجه به شناختی که نسبت به شخصیت نصرت در طی حضورش در فصل اول و دوم پیدا کردهایم، اطمینان به گفتههای او چندان معقولانه نیست. با اینحال مقدمهچینی به خوبی انجام شده و دیگر اتفاقات سریال را تحتالشعاع قرار نمیدهد، اما در طرف مقابل آنطور که باید و شاید به آن اهمیت داده نمیشود.
دیالوگهای تاریخی سریال شهرزاد اینبار جایشان را به طنزهای کلامی و جملات شعارگونه که در دو رابطه مختلف ردوبدل میشوند، واگذار کردهاند. رابطه شهرزاد و فرهاد همان مسیری را ادامه میدهد که از دو قسمت پیش آن را آغاز کردهاند. کنش و واکنشهای بین این دو شخصیت و دیالوگهای طنزآلود آنها عملا کارکردی در پیشبرد داستان ندارند و لحظات کهنه و نخنمایی را به نمایش میگذارند که بارها و بارها نمونههای آن را در آثار کلیشهای سینما و تلویزیون ایران مشاهده کردهایم. رابطه بین نصرت و شربت (لاله) نیز شرایط مشابهی دارد، با این تفاوت که نه عاشقانه بوده و نه طنز و دیالوگهای کوچه بازاری آن رعایت شده است. با اینحال میتوان آیندهای را برای آن متصور شد که رخدادهای آینده را تحت تاثیر قرار بدهد.
ورود شهرزاد به خانه دیوانسالار که اولین تغییرات آن با اسباب و وسایل آن آغاز شده است، بالاخره کمی هیجان به اثر اضافه میکند که فقدان آن در نیمه اول قسمت سوم به شدت احساس میشود. مشاهده شهرزاد و قباد رو در روی هم دوران طلایی سریال را به یاد میآورد. دورانی که به دور از کلیشهها و سکانسهای رایج، داستان غیرقابل پیشبینی و خاص خود را روایت میکرد. فصل اول با تنشهای متعدد آغاز شد و تا اندازهای تا پایان آن را حفظ کرد. اما فصل دوم در طی دو قسمت اول تقریبا از این دست زمینههای داستانی عاری است و انگیزه لازم را برای ادامه تماشای سریال ایجاد نمیکند. تبدیل شدن قباد به بزرگ آقای دوم، هرچند محتمل، اما دور از انتظار است. دور از انتظار از این جهت که قباد سالها این نوع سبک زندگی را تجربه کرده است و اکنون که از بند آن آزاد شده، نمیخواهد که شرایط مشابه را برای فرد دیگری به وجود بیاورد. گفتههای او به شهرزاد و تصمیم او برای جبران گذشته، نشان از همین عملکرد متفاوت دارد. همچنین محتمل از این جهت که هدف وسیله را توجیه میکند و اگر هدف قباد سر گیری زندگیاش با شهرزاد است، راه و روش رسیدن به این هدف اهمیتی ندارد و در صورت لزوم میتواند از بهرهگیری از قدرت و کنترل دیگران استفاده کند.
قسمت سوم در کنار تمامی کارکردهایش، دو شخصیت جدید را معرفی میکند. اولین شخصیت شاپور، برادر بهبودی با بازی رضا کیانیان است که براساس معرفی حدودا یک دقیقهای او شناختی نسبت به روحیات و انگیزههای او نداریم. با این حال طبق دیالوگها و عملکردش میتوان او را شخصیتی حسابگر که بیگدار به آب نمیزند و دست به خیر دارد، دانست. علیرغم حضور کوتاه مدت شاپور، دیگر شخصیت جدید سریال یعنی سروان آپرویز با بازی امیر جعفری مدت زمان بیشتری در اختیار دارد. موارد مشابه سروان آپرویز را مدتها است که در قالبها و آثار متفاوت مشاهده کردهایم. اعمال این دست شخصیتها فارغ از جایگاه اجتماعی، در یک ویژگی شباهت دارند؛ در زمانی که برخفی از ضعفهای قانون به نفع خود استفاده کنند، مخالفین میتوانند به عنوان عناصر فراقانونی با آنها برخورد کنند. سروان آپرویز که تاثیر روابط و ناکارآمدی قانون را تجربه کرده و به دلیل مبارزه با ناهنجاریها درجهاش را از دست داده، خود اقدام به اجرای قانون میکند. بدون شک وجود چنین شخصیتی که به شیوه خود عمل کرده و دژ قانون را محکمترین نمیداند، رخدادهای سریال را دچار تغییر و تحول خواهد کرد.
سومین قسمت از فصل دوم سریال شهرزاد با تمام سکانسهایی که اضافه هستند و بدون لطمه خوردن به روند داستان میتوان آنها را حذف کرد، دارای لحظات مهم و تاثیرگذاری از جمله رویارویی شهرزاد و بلقیس و تلاشهای وی در راه شبیه کردن قباد به بزرگ آقا و یادآوری کنترلش بر او است. اما بدون شک بهترین آنها ملاقات شهرزاد و شیرین است. ترکیب حالتهای چهره ترانه علیدوستی در هنگام ادای دیالوگها و فرو رفتن پریناز ایزدیار در نقش شیرین، لحظاتی را پدید آوردهاند که بدون شک در صدر جدول برترینهای فصل دوم قرار میگیرند. دو قسمت اخیر سریال شهرزاد از لحاظ پایانبندی عالی کار کردهاند، اما زمان آن رسیده است که دیگر بخشهای سریال به سطحی برسند که مخاطب برای مشاهده سکانسهای مهم و اثرگذار در داستان لحظهشماری نکند.
پشت صحنه
گلاره عباسی ، شهاب حسینی و حسن فتحی در پشت صحنه فصل دوم شهرزاد
حواشی
در پی شایعهای که از یکی از خبرگزاریها مبنی بر خروج و متواری شدن محمد امامی، تهیه کننده سریال «شهرزاد» منتشر کرده علی اسدزاده مدیر شرکت تصویر گستر پاسارگاد، پخش کننده این سریال واکنش نشان داد و این اقدام را دروغی بزرگ توصیف کرد.
علی اسدزاده درباره شروع این شایعه به خبرآنلاین گفت: «رسانهای این دروغ بزرگ را مطرح کرد و فقط امیدوارم روی حرفش بایستد و این تیتر دروغ را از خروجی خبرگزاریشان برندارند و توضیح بدهند که از کجا و با چه منبعی این خبر را منتشر کردند.»
او در ادامه درباره خروج محمد امامی از کشور نیز توضیح داد: «آقای امامی طبق حقوق شهروندی شان برای اکران خارجی «خوب بد جلف» و برگزاری ورک شاپ در ایران خارج شدند و دوباره هم به ایران بازگشتند و در حال حاضر هم در ایران هستند. ورود و خروج این مسئله هیچ ایرادی و اشکالی ندارد. به نظرم مضحک ترین مسئله این است که بخواهیم درباره ورود و خروج شخصی به کسی توضیحی بدهیم.»
مدیر شرکت تصویرگستر پاسارگاد درباره ملتهب کردن فضا پیش از آغاز توزیع فصل دوم «شهرزاد» گفت: «وقتی همه این شایعات درست در زمانی شکل میگیرند که نزدیک به پخش فصل دوم سریال «شهرزاد» است می توان گفت برخی میخواهند در آستانه پخش سریال با این آشوبها به سریال ضربه بزنند که مشخص است نمیتوانند.»
او افزود: «برخی نه میتوانند سریال موفق بسازند، نه فیلمهایشان فروش میکند و نه روزنامهشان تیراژ دارد و دیده میشود بنابراین مجبورند با این شایعه پراکنیها و جو سازی ها فرار رو به جلو کنند.»
اسدزاده در ادامه اظهار داشت: «حرف من به رسانهای که این خبر را منتشر کرده این است که جرات به خرج دهند و تیتری که زدند را عوض نکنند و روی حرفی که زدند بایستند. من فقط میخواهم بدانم منبع این خبر کجاست چون ما نباید چیزی را به کسی ثابت کنیم.»
او در پایان افزود: «این قبیل بی اخلاقی ها در جامعه و فضای برخی رسانه ها به وجود آمده که جای تاسف دارد.»
گالری تصاویر
شهرزاد با کودتای بیست و هشت مرداد در سال ۱۳۳۲ در تهران آغاز می شود. روزی در کمتر از ساعتی از شهر به قرق قداره کشانی درآمد که از جیب هایشان پول های خارجی بیرون زده بود. همه ماجراها روی سنگفرش داغ خیابان های تهران رخ داد. آن روز که تانک ها شهر را اشغال کردند و شهرزاد در همین نقطه آغاز می شود. جمشید پدر شهرزاد به اخبار رادیو گوش می دهد. کودتای اول شاه در روز ۲۵ مرداد با شکست رو به رو شد و او به بهانه رفتن به شمال، به عراق و بعد از آن به ایتالیا فرار کرد. دکتر مصدق اعلام جمهوری کرد و دکتر فاطمی در بالای روزنامه باختر امروز اعلام کرد: «خائنی که می خواست ایران را به خاک و خون بکشد فرار کرد.» اما در کمتر از چهار روز ورق برگشت. پول ها به جیب قداره کشان رفت. بزرگ آقا شخصیت اصلی فیلم سردسته لات های تهران را جمع کرد و پول ها را میان آن ها تقسیم کرد.
صبح بیست و هشت مرداد ورق برگشت و بهارستان چهارراه مخبرالدوله و لاله زار در قرق قداره کشان بود و کودتای آمریکایی با حمله به خانه دکتر مصدق و نطق فضل الله زاهدی کامل می شود. در مجموعه شهرزاد شب بیست و هشت مرداد در میان هول و هراس دستگیری فرهاد به پایان می رسد اما در تاریخ ایران این ماجرا ادامه دارد.
باختر امروز
فرهاد نامزد شهرزاد خبرنگار و مقاله نویس روزنامه باختر امروز است. روزنامه ای که مدیریت آن را دکتر حسین فاطمی وزیر امور خارجه دکتر محمد مصدق برعهده داشت. ماجرایی که نقطه ثقل داستان بود نیز در دفتر این مجله اتفاق افتاد. دکتر حسین فاطمی این روزنامه را زمانی که هنوز به وزارت خارجه نرسیده بود راه انداخت. نام باختر امروز از ترکیب دو روزنامه باختر و مرد امروز انتخاب شد که فاطمی پیش از تاسیس آن در آن ها قلم زده و به خاطر مقالات انتقادی اش مشهور شده بود. او که پیشنهاددهنده ملی شدن صنعت نفت بود؛ جوان ترین وزیر تاریخ ایران بود که در سی و سه سالگی به وزارت رسید. اما فاطمی و باختر امروز به خاطر انتقادهای بی پروایشان به دربار معروف بودند.
محمدمحیط طباطبایی و جلالی نائینی و رحمت مصطفوی و سپهر ذبیح و ناصر امینی و اسماعیل پوروالی، نصرالله شیفته و سعید فاطمی از اعضای تحریریه باختر امروز بودند. ساختمان دوطبقه باختر امروز در میدان بهارستان قرار داشت و از نخستین جاهایی بود که مورد حمله اراذل و اوباش قرار گرفت و شیشه های آن شکسته و خبرنگارانش مورد ضرب و شتم قداره کشان قرار گرفتند. در سریال شهرزاد هم به دفتر روزنامه حمله می شود و فرهاد که می خواهد خودش را نجات دهد ناخواسته باعث کشته شدن یکی از کسانی می شود که به باختر امروز حمله کرده اند.
کافه نادری
کافه نادری یکی از مکان هایی است که بخشی از اتفاقات مجموعه شهرزاد در آن روی می دهد. فرهاد و شهرزاد در این کافه یکدیگر را می بینند و او گردنبندی با نقش مرغ آمین را به شهرزاد هدیه می دهد. کافه و هتل نادری یکی از قدیمی ترین نقاط تهران است. این کافه در خیابان جمهوری بعد از خیابان سی تیر قرار گرفته است.
در سال ۱۳۰۶ مهاجری ارمنی با نام خاچیک مادیکیانس این کافه را دایر کرد. کافه نادری، در دهه سی و چهل، پاتوق روشنفکرانی مثل صادق هدایت، جلال آل احمد، احمد فردید، سیمین دانشور و نیما یوشیج بوده و بخش زیادی از شهرت کنونی اش را از اعتبار این اشخاص وام گرفته است. خیلی ها معتقدند که بسیاری از غذاهای فرنگی مانند بیف استروگانف و بیفتک و همچنین کافه گلاسه، شاتوبریان، بستنی های فرهنگی، قهوه ترک و فرانسه برای اولین بار در این کافه به ایرانیان عرضه شد. کافه نادری سریال شهرزاد اما کافه نادری امروز نیست. نمای ورودی کافه در شهرک سینمایی ساخته شده و داخل آن البته در یک بنای تاریخ فیلمبرداری شده که چند خیابان بالاتر از کافه نادری است: «باشگاه ارامنه تهران.»
مرغ آمین
در گردن شهرزاد گردنبندی است با تصویر مرغی کوچک شبیه بلبل، این گردنبند را که در تیتراژ و روی کاور سی دی ها هم می شود دید یک نشانه مهم است. در نخستین قسمت سریال فرهاد و شهرزاد با هم در کافه نادری قرار دارند. فرها با هیجان تمام از دیدارش با هوشنگ ابتهاج و احمد شاملو و نیما می گوید و بخش های از شعری معروف از نیما را می خواند: «مرغ آمین دردآلودی است کاواره بمانده/ رفته تا آنسوی این بیدادخانه/ بازگشته و رغبتش دیگر ز رنجوری نه سوی آب و دانه…»
او در این جا داستانی را تعریف می کند که هوشنگ ابتهاج نیز آن را از نخستین باری که این شعر را شنیده در خاطراتش گفته که روزی او به همراه سیاوش کسرایی و مرتضی کیوان و نیما نشسته بودند و بر سر شعر بحث می کردند. به یک باره نیما تصمیم می گیرد تازه ترین شعرش را برایشان بخواند و مرغ آمین را می خواند. ابتهاج به یاد می آورد که صدای پیرمرد آن چنان برای خواندن این شعر طنین داشت که برای آن ها هم عجیب بود. مرغ آمین در شهرزاد نشانه عشق او به فرهاد است. او قسم خورده تا زمانی که گردنبند را در گردن دارد عشق فرهاد را هم کنار خود نگه دارد.
لاله زار
لاله زار نشانه مهمی از تهران قدیم بخصوص تهران دهه سی است. لاله زار با همه بوتیک های آلامد و سالن ها و سینماها. این خیابان در سریال شهرزاد هم نقش مهمی را بازی می کند. اما از لاله زار دهه سی تنها یک خاطره کمرنگ به جای مانده که لا به لای بازار وسایل الکتریکی و روشنایی گم شده است. لاله زاری که شهرزاد در آن قدم می زند و با فرهاد قرار می گذارد اما شبیه لاله زار دهه سی است و این اتفاق تنها به کمک یادگاری علی حاتمی رخ داده است.
هرچند که عوامل مجموعه شهرزاد برای آمدن به لاله زار شهرک سینمایی اول آن را بازسازی کردند و دهه سی را به آن افزودند. گروه طراحی دکور شهرزاد به سرپرستی حسن روح پروری مغازه ها و خیابان لاله زار شهرک سینمایی را بار دیگر طراحی کرده و علاوه بر بازسازی برخی از ساختمان های داخل این خیابان از جمله گراندهتل و سینما تابان و جواهری غازاریان، بیش از سی مغازه جدید که در دهه سی در خیابان لاله زار شناخته شده بودند را به این خیابان اضافه کردند.
دفتر روزنامه باختر امروز که دکتر حسین فاطمی آن را منتشر می کرد یکی از ساختمان هایی است که در شهرک سینمایی غزالی برای مجموعه شهرزاد ساخته شده است. صفحه فروشی بتهوون که در سال ۱۳۳۲ بعد از کودتا توسط مرحوم کریم چمن آرا در لاله زار شروع به کار کرد نیز یکی دیگر از مغازه هایی است که در خیابان لاله زار ساخته شده است.
کاخ سلیمانیه
خانه بزرگ آقا با بازی علی نصیریان یکی از باشکوه ترین لوکیشین ها سریال شهرزاد است. عمارت دوطبقه با معماری ایرانی اواخر دوره قاجار و گچ بری های دستی و پنجره هایی از چوب های اعلی، اهالی منطقه ۱۴ و البته خیابان نبرد آن را به خوبی می شناسند؛ باغ سلیمانیه.
این باغ و کوشک آن که محل خانه بزرگ آقا در آن قرارداد قطعه زمینی بود که علی رضاخان عضدالملک رییس ایل قاجار و نایب السلطنه احمدشاه برای پسرش سلیمان میرزا پشت دروازه دولاب خریداری کرد. این که این باغ چطور چند سال بعد دست به دست چرخید و به دست احمد وثوق الدوله رسید معلوم نیست. او این باغ را از حق دلالی که برای قرارداد ۱۹۱۹ گرفته بود خرید. ساختمان اصلی باغ که خانه بزرگ آقا است در زمان سلیمان میرزا ساخته شده است.
شاید همین دلیل آن بود که وثوق الدوله نام آن را تغییر نداد. این باغ با درخت های انارش شناخته شده بود به باغ اناری هم معروف بود. حسن وثوق الدوله که در اواخر عمر حافظه خود را از دست داده بود، در باغ سلیمانیه زندگی می کرد. علی امینی که بعدها مانند وثوق الدوله نخست وزیر شد و داماد وثوق بود از برگزاری مراسم عروسیش در این باغ در خاطراتش یاد کرده است. باغ سلیمانیه با مرگ وثوق الدوله در میان هفت دخترش مانند سایر اموالش تقسیم شد و بخشی از آن در ابتدای انقلاب تبدیل به پاسگاه شد. چند سال پیش قنات این باغ خشک شد. شهرداری اعلام کرد که بعد از بازسازی تصمیم دارد باغ سلیمانیه را با عنوان پارک بانوان روی همه بگشاید.
دانشگاه تهران
در دومین سکانس شهرزاد معلوم می شود که او دانشجوی رشته پزشکی است؛ دانشجوی پزشکی تهران. بخشی از داستان این سریال در دانشگاه تهران رخ می دهد؛ در دو دانشکده مهم دانشگاه: دانشکده پزشکی و دانشکده ادبیات. دانشکده طب یا همان دانشکده پزشکی دانشگاه تهران یکی از نخستین دانشکده هایی بود که در سال ۱۳۱۳ در زمان افتتاح دانشگاه تاسیس شد. این دانشگاه از تلفیق مدرسه طب دارالفنون و نظام آموزشی جدید در انتهای دانشگاه نزدیک به جلالیه ساخته شد.
مدرسه طب قبل از تاسیس دانشگاه تهران در خیابان ناصر خسرو قرار داشت. با شهرزاد به این دانشکده خواهید رفت و در راهروهای آن حرکت می کنید. اما تنها دانشکده طب نیست. بخش های زیادی از شهرزاد در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران فیلمبرداری شده که فرهاد دانشجوی آن است؛ قدیمی ترین دانشکده دانشگاه تهران. این که می گوییم قدیمی ترین منظور بنای آن نیست.
تاریخ دانشکده ادبیات و علوم انسانی از سال ۱۲۶۹ یعنی سال تاسیس دارالمعلمین مرکزی آغاز می شود، در سال ۱۳۰۷ شمسی که دارالمعلمین عالی به دارالمعلمین مرکزی افزوده شد، طبق اساس نامه ای که در ۲۱ آذرماه ۱۳۰۸ به تصویب مجلس شورای ملی رسید دارالمعلمین به دو شعبه ادبی و علمی تقسیم شد و در ۹ اسفند ۱۳۱۲ به دانشسرای عالی تغییر نام یافت. این دانشکده در سال ۱۳۱۳ همزمان افتتاح دانشگاه تهران در همین جایی که حالا قرار دارد ساخته شده است.
کجایی…
از زمانی که صحبت ساخت شهرزاد آغاز شد حضور فردین خلعتبری با همراهی علی رضا قربانی در آن از همه بیشتر قطعی بود. قرار بود موسیقی متن سریال را خلعتبری بسازد و آوازهای آن را علی رضا قربانی بخواند. مانند اتفاقی که در کارهای دیگر فتحی هم رخ داده بود.
در روزهای اول سال ۹۴ شایعه ای منتشر شد که قرار است محسن چاووشی خواننده سریال شهرزاد باشد. شایعه ای که چاووشی رد نکرد اما سازندگان شهرزاد صراحتا تاکید کردند که این سریال با صدای قربانی خواهدبود. اخبار نیز از حضور قطعی خلعتبری و قربانی حاکی بود. اما از چند هفته مانده به آغاز پخش سریال شهرزاد به یک باره تبلیغات شهرزاد با کلیپی همراه شد به اسم همخواب با صدای محسن چاووشی براساس اشعار وحشی بافقی با آهنگسازی و تنظیم بهروز صفاریان.
در این کلیپ ترانه علیدوستی و مصطفی زمانی یک دیالوگ را دکلمه می کنند. البته وقتی سریال منتشر شد، با صدای علی رضا قربانی در تیتراژ اولیه و انتهای آن و آوازهایی به همراه بهرخ شورورزی در میانه موسیقی متن همراه بود. اما در پنجمین قسمت سریال اتفاق تازه ای افتاد در تیتراژ پایانی سریال صدای قربانی حذف شده بود و ترانه کجایی با آهنگسازی محسن چاووشی و صدای خودش با همراهی سینا سرلک منتشر شد. این ترانه به دلیل اشعارش و تناسب آن با داستان این قسمت شهرزاد به سرعت در میان کاربران شبکه های اجتماعی پخش شد و افراد زیادی آن را خواندند و درباره آن نوشتند. معلوم نیست چرا سازندگان شهرزاد به یک باره تصمیم شان تغییر کرد و چاووشی را با قربانی عوض کردند که صدایش خاطره مشترک آثار حسن فتحی از مدار صفر درجه تا پهلوانان نمی میرند است.
رقابت
شهرزاد نخستین تجربه بازیگری سریال ترانه علیدوستی است. او بازیگری گزیده کار است و با همین گزیده کاری برای خود اعتباری کسب کرده است. حضور او در شهرزاد نخستین همراهیش با حسن فتحی بود. او در سریال شهرزاد نقش دختری جوان را بازی می کند از خانواده ای نیمه سنتی که تلاش می کند در آغاز دهه پرهیاهوی تاریخ ایران سری در میان سرها دربیاورد. برخلاف تصور، شهرزاد به عنوان شخصیت اصلی فیلم در مقابل بزرگ آقا قرار می گیرد. بزرگ آقایی که نقش پدرخوانده را بازی کرده و برای سرنوشت همه آدم ها تصمیم می گیرد. تلاش شهرزاد برای خارج شدن از زیر سایه. بزرگ آقا، زندگی او و داستان شهرزاد را شکل می دهد.
داستانی عاشقانه که در بستری مافیایی شکل می گیرد. تقابل میان ترانه علیدوستی و علی نصیریان به عنوان دو بازیگر اصلی این مجموعه در پنج قسمت نخست مجموعه نقطه ثقل درام است. نقطه ثقلی که حضور فرهاد و قباد- یعنی مصطفی زمانی و شهاب حسینی به عنوان دو مردی که قرار است در زندگی شهرزاد قرار بگیرند- را در حاشیه خود قرار داده است. در رقابت میان او و بزرگ آقا چه کسی برنده خواهدشد؟ رقابتی که علاوه بر ساختار دارم نوعی قرار گرفتن دو نسل متفاوت از بازیگری ایران در مقابل یکدیگر است.
دستیار آقا بزرگ
مجموعه شهرزاد بیش از ۵۰ بازیگر شاخص سینما و تئاتر و تلویزیون را با خود همراه کرده است. اما شاید مهمترین سورپرایز این مجموعه حضور ابوالفضل پورعرب، جوان اول سینمای دهه هفتاد در مقابل دوربین این مجموعه با چهره های تازه بود. آخرین تصویری که پیش از شهرزاد از پورعرب وجود داشت تصویری بیمار در مجموعه وضعیت سفید بود.
در چند سال گذشته اخباری از بیماری سخت پورعرب منتشر شد. اخباری که عدم حضور این بازیگر در عرصه تصویری آن را جدی تر می کرد. او حالا بعد از طی دوره بیماری بار دیگر با شهرزاد آمده است و به عنوان مشاور و دستیار بزرگ آقا بازی می کند. هنوز معلوم نیست نقشی که پورعرب بازی می کند تاثیری در روند فیلم شهرزاد خواهد گذاشت اما این نکته قطعی است که پورعرب بازگشته تا بار دیگر از اعتبار بازیگریش دفاع کند. پورعرب را می توان بی شک، جوان اول فیلم های سینمایی دهه هفتاد نامید. او با بازی درخشانش در فیلم سینمایی «عروس» به عنوان اولین فیلمش، تبدیل به یک ستاره سینمایی شد و در سال ۱۳۷۵، جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای بازی در فیلم مردی شبیه باران به کارگردانی سعید سهیلی از آن خود کرد.
دهه هفتاد برای بازیگر قهاری چون او، پرکارترین سال ها به حساب می آمد، مخاطبان بازی و چهره اش را دوست داشتند و پورعرب به حق سنگ تمام می گذاشت. کارگردانان به دلیل محبوبیت او فروش فیلمشان را تضمین شده می دیدند و او با پیشنهادات متعددی رو به رو بود. فیلم های «قربانی»، «نرگس»، «آواز تهران»، «چهره»، «بهشت پنهان»، «مردی شبیه باران»، «غریبانه»، «مردی از جنس بلور»، «عشق کافی نیست» و «دست های آلوده» بخشی از آثار سینمایی این سوپراستار است. او در قاب تلویزیون نیز خوش درخشید و بازی استادانه او در سریال «مسافر»، مخاطبان بسیاری را پای سریال نشاند.
جالی خالی
ابوالفضل پورعرب اما تنها سورپرایز بازیگری شهرزاد نیست. در این مجموعه بعد از مدتی دوری بازیگری شاهد حضور جمشید هاشم پور در عرصه بازیگری هستیم. هاشم پور ستاره بدون رقیب سینمای دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ که بازی در بیش از ۱۰۰ عنوان فیلم سینمایی را در کارنامه اش دارد، سرانجام به بازی در یک سریال رضایت داد. هاشم پور که همه او را با زینال بندری می شناسند دوره های متفاوت بازیگری را تجربه کرده است. از نقش ستاره فیلم های اکشن به بازی های سختی در فیلم هایی چون واکنش پنجم روی آورد. هاشم پور هم مانند پورعرب در چند سال گذشته بیمار بود و در عرصه تصویری کمتر حضور داشت. اما با شهرزاد در گریم متفاوت سعید ملکان بار دیگر بازگشته است.
سریال «شهرزاد» در حالی به عنوان اولین تجربه سریالی «جمشید هاشم پور» محسوب می شود که او پیش از این قرار بود در یکی دو سریال بازی کند که البته از این بین بازی او در مجموعه «مختارنامه» جدی تر بود. او حتی تا مرز تست گریم هم رفت و قرار بود در نقش «مختار» جلوی دوربین میرباقری برود که سنگینی پروسه تولید و مسائلی از این قبیل موجب شد او قید بازی در این سریال را بزند. تا لحظه نوشتن این مطلب هنوز جز عکس هاشم پور از تست گریم، هیچ بازی از او دیده نشده اما به نظر می رسد که هاشم پور در دوره تازه ای از بازیگری خود را آغاز کرده است.
تاریخ
حسن فتحی با شهرزاد یک بار دیگر قدم در مسیر تاریخ گذاشته است. تجربه ای که کارگردانی چون او با آثاری چون شب دهم، مدار صفر درجه، روشن تر از خاموشی و پهلوانان نمی میرند و پستچی دوبار در نمی زند امتحانش را در آن پس داده است. اما تاریخ در شهرزاد برای فتحی یک وسیله است برای بیان داستانی که در مدیوم شبکه خانگی آن را ارائه داده است. داستان شهرزاد هرچند با بیست و هشت مرداد آغاز می شود اما می تواند قائم به تاریخ نباشد و در هر دوره تاریخی رخ دهد این که چرا او این دوره تاریخی را دستاویز سریال خود قرار داده پاسخی است که باید برای دانستن آن تا پایان شهرزاد صبر کرد.
اخبار فرهنگی – ماهنامه تجربه / برترینها