تجاوز جنسی مرد بنگاه دار
تجاوز جنسی مرد بنگاه دار به معلم جوان
معلم جوانی که برای پیداکردن کار به تهران آمده بود، مدعی شد مردی بنگاهدار او را مورد تجاوز جنسی قرار داده است.
معلم جوانی که برای پیداکردن کار به تهران آمده بود، مدعی شد مردی بنگاهدار او را مورد آزار و اذیت و تجاوز جنسی قرار داده است. به گزارش خبرنگار ما، زن جوان که برای بیان توضیحات به شعبه 12 دادگاه کیفری استان تهران رفته بود، به قضات گفت: من در یکی از شهر های جنوبی معلم خصوصی بودم و درس میدادم اما وضعیت مالیام خوب نبود و بازار کار هم اصلا خوب نبود. برای این که بتوانم کار بهتری پیدا کنم تصمیم گرفتم به تهران بیایم.
از آنجایی که پدرم هم درآمد انچنانی نداشت و فقط حقوق بازنشستگی داشت، وادار بودم روی پای خودم بایستم. به تهران آمدم ودر پرند خانهای اجاره کردم و به چند بنگاه سپردم که برایم کاری پیدا کنند.
مدتی بعد مرد بنگاهداری به نام مهرداد به من زنگ زد و گفت برایم کاری پیدا کرده که درآمد خوبی هم دارد، اما باید قبلش تست بدهم، من هم قبول کردم؛ گفتم باهم به رستورانی که میگویی برویم و من تست بدهم، اما او گفت لازم نیست به رستوران برویم، به خانه خودم بیا و من بازهم قبول کردم، چون فکر نمی کردم نقشه شومی داشته باشد.
وقتی وارد خانه شدم، باهم غذا خوردیم و من برای تست آماده میشدم که تلفنهمراه مهرداد زنگ زد و گفتند که در بنگاه با او کار دارند. او از خانه بیرون رفت و بلافاصله در را روی من قفل کرد.
راهی برای بیرونرفتن نداشتم، شب بود که زنگ زد و از من خواست شام رابا هم بخوریم و بعدش به خانهام بروم. سفارش شام داد و بعد که شام را خوردیم به من تجاوز جنسی کرد. او صدای ضبط را بلند کرد که صدای من را کسی نشنود، سپس من را مورد اذیت و آزار جنسی قرار داد.
من بلافاصله به کلانتری رفتم و شکایت کردم. در آنجا من رابه دکتری قانونی معرفی کردند و همه یچیز مشخص شد. فردای ان روز پسر جوان به من گفت که حاضر است، هزینه درمان را بدهد و من رابه بیمارستانی ببرد تا جراحی شوم، اما من قبول نکردم و این گفته، من را خیلی ناراحت کرد. این مرد به من تعرض کرد. او از این که دختری ساده و بیپناه بودم، سوءاستفاده کرده است.
سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت:
من اتهام را قبول ندارم و تعرضی هم به این دختر نکردم. این دختر از شهرستان به تهران آمده بودو دنبال کار میگشت. من از سر دلسوزی به او گفتم که کمکش می کنم؛ از آنجایی که درآمدی نداشت تصمیم گرفتم برایش کار پیدا کنم، چندباری هم به من گفت که خیلی بیپول شده و پول نیاز دارد، من هم به او پول قرض دادم.
وقتی که دختر جوان چندباری از من پول گرفت، دیگر اینکار برایش عادی شده بودو مدام از من پول می گرفت؛ من هم اعتراضی نداشتم چون فکر می کردم یک دختر تنها اگر مورد حمایت قرار نگیرد، دست به کارهای خلاف می زند اما بعد از مدتی فهمیدم که او قصد باجگیری از من را دارد. به محض این که به او گفتم دیگر باج نمی دهم، رفتارش با من عوض شد.
متهم گفت: من فردی با شأن اجتماعی هستم و به اندازه خودم هم درآمد و ثروت دارم، قصدم هم کمک به این دختر بود اما او طمع کرد و حالا هم قصد باجگیری از من را دارد و من هم حاضر نیستم باج بدهم.
دختر جوان هم گفت:
من پولی از مهرداد نگرفتم. تنها پولی که قرار بود بین ما ردوبدل شود، هزینه جراحی بود که من قبول نکردم و موضوع رابه پلیس گزارش دادم.
گفتههای او درباره این که بارها به من پول داده، دروغ است من وی را دوبار بیشتر ندیدم و حرفهایش کاملا دروغ است. پیامی که به من داده نشان میدهد که کاملا دروغ میگوید.
دراین هنگام، قاضی به پیامکی که مرد جوان برای دختر فرستاده بود، اشاره کرد و گفت: دراین پیامک آمده است که تو به دختر جوان پیشنهاد دادی باهم به بیمارستان بروید و عمل ترمیمی روی بدن او انجام شود و گفتهای که حاضری هزینه ان را هم بپردازی، اگر تو به دختر جوان تعرض جنسی نکرده بودی پس چرا چنین حرفی را زدی؟
متهم گفت: قبول دارم که چنین حرفی زدم، اما به خاطر تعرض به این دختر نبود، بلکه بدلیل این بود که میخواستم به او کمک کنم. من قصدم فقط کمککردن بود.
وقتی دختر جوان به من گفت مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته و بدنش آسیب دیده است، به او گفتم کمکش میکنم که جراحی کند، نمی خواستم او دچار مشکل شود و نتواند ازدواج کند؛ بههر حال برای ازدواج این مسئله مهم است.
من فقط به این فکر می کردم که کمک کنم این دختر زندگی بهتری داشته باشد. حالا همه ی کمکهای من را دستاویز این کرده که از من باج بگیرد. او دروغ می گوید و من چنین کاری نکردم و حرفهایش را قبول ندارم.
با پایان جلسه رسیدگی، هیئت قضات برای تصمیمگیری دراینباره وارد شور شدند.