ماجرای گریه شدید علی دایی در عیادت سارا عبدالملکی +عکس
ماجرای گریه شدید علی دایی در دیدار سارا عبدالملکی
مربی موفق و اسطوره ارزشمند فوتبال کشورمان علی دایی به ملاقات ملی پوش راگبی که در وضعیت وخیمی به سر میبرد رفت . به گزارش ایران16 حساب مالی کمک به این دختر به دستور مسئولان ورزشی که یادی از این دختر ورزشکار که با هزینه ی شخصی اش به تیم ملی راگبی کمک میکرد نکرده بودند ، مسدود شده و همه ی مردم و ورزشکاران را شگفت زده کرده است . علی دایی به ملاقات سارا عبدالملکی ملی پوش راگبی رفت.در روزی که خبر رسید حساب بانکی مادر سارا عبدالملکی را برای جلوگیری از ادامه واریز کمکهای مردمی مسدود شده است، علی دایی با حضور در بیمارستان از ملی پوش راگبی بانوان عیادت کرد.علی دایی که تحت تاثیر وضعیت سارای راگبی ایران قرار گرفته بود در حالی که اشک میریخت به خانواده او قول همه گونه کمک مادی و معنوی را داد.
مادر این دختر ورزشکار که خود نیز مبتلا به سرطان است و با این حال به گزارش ایران16 از شدت فشار مالی آگهی فروش کلیه خود را پخش نموده میگوید : از همه مردم و هنرمندان و ورزشکاران و مسوولانی که برای دختر من زحمت کشیدند و او را حمایت کردند تشکر میکنم. اما بعضیها را که دل من و خانوادهام را شکستند و اشک ما را در آوردند به خدا واگذار میکنم.
اینها جملات مریم ابوترابی، مادر سارا عبدالملکی است که این روزها همه مردم نگران وضعیت او در بیمارستان هستند. ملی پوش راگبی ایران که چندی پیش در جریان یک سانحه رانندگی با آسیبدیدگی جدی نخاعی روبهرو شد حالا همه امید خودش و خانوادهاش به کمکهای قابل توجهی است که مردم به آنها کردند. اما یکسری اتفاقات دست به دست هم داد که حساب بانکی ارایه شده به مردم مسدود شده است. این اتفاق بهانهای شد تا درباره اتفاقات روزهای اخیر پیرامون سارا عبدالملکی گزارشی تهیه کنیم.
ماجرا از جایی شروع شد که یکی از طرفداران محراب قاسمخانی در اینستاگرام موضوع تصادف شدید سارا عبدالمالکی، بازیکن تیم راگبی بانوان را به اطلاع این چهره رساند و قاسمخانی هم بعد از پی بردن به صحت و سقم این اتفاق تلخ در تماس با مادر سارا پی به هزینههای گزاف عمل جراحی این ورزشکار برد. در مرحله بعدی این شقایق دهقان، بازیگر مطرح سینما و تلویزیون ایران بود که با هماهنگی همسرش (محراب قاسمخانی) شخصا در بیمارستان آسیا حضور پیدا کرد و از نزدیک پیگیر شرایط سخت سارا و خانوادهاش شد و ماحصل این پیگیریها اطلاعرسانی دقیق و بسیار مهم محراب قاسمخانی درباره شرایط ساراعبدالملکی در یک پست اینستاگرامی شد.
مسالهای که در اصل اتفاق آغاز یک جشنواره بزرگ مردمی برای کمک به ملی پوش راگبی حادثه دیده ورزش کشور بود. دختری که خانوادهاش به خاطر شرایط سخت مالی حتی دیگر توان خریداری دارو برای فرزند خودشان را نداشتند، ناگهان با کمپین حمایتی در شبکههای مجازی روبهرو شد که بانی آن یک زوج هنرمند و سپس اکثر چهرههای مشهور فرهنگی، ورزشی کشور بودند. قاسمخانی در پستی اینستاگرامی از مردم خواسته بود تا هر فردی هر چقدر در توان دارد به شماره کارت اعلامی مریم ابوترابی، مادر سارا عبدالملکی واریز کند واین پست هم توسط اکثر ورزشکاران و هنرمندان در صفحات اینستاگرم و کانالهای تلگرامشان بازنشر شد. در نهایت اتفاقاتی افتاد که هیچ کسی انتظار آن را نداشت.
وضعیت سارا عبدالملکی نسبت به روزهای ابتدایی بستری شدن در بیمارستان خیلی بهتر است. اما در شرایط کنونی به دلیل آسیب شدید نخاعی او دیگر توانایی راه رفتن و ایستادن ندارد و این حقیقت تلخی است که هنوز این ملیپوش راگبی در جریان آن قرار نگرفته است. سارا عبدالملکی در حال حاضر 22 سال سن دارد و 5 سالی میشود که راگبی بازی میکند و عضو تیم بانوان راگبی ستارگان تهران است. او همچنین سه سال سابقه پوشیدن لباس تیم ملی راگبی را هم در کارنامه دارد. البته در این مدت او توانسته بود با حضور در کلاسهای مختلف مدرک مربیگری راگبی خود را هم دریافت کند و اخیرا هم مشغول طرح استعدادیابی راگبی بانوان بود که در جران یک سانحه رانندگی به چنین وضعیتی گرفتار شد. طبق خبرهای منتشر شده او برای طرح استعدادیابی راگبی به کرمانشاه رفته بود و در مسیر بازگشت از این ماموریت، خودروی او در جاده چپ میکند.
در جریان این اتفاق هم آسیب شدیدی به بدن او وارد میشود. مهرههای هفت و هشت کمر او شکسته و در نخاع فرو رفته و پزشکان مجبور شدهاند با عمل جراحی سخت مهرههای آسیبدیده را از کمر او بردارند و پینهای مخصوص جایگزین آن کنند. در واقع او در حال حاضر دچار آسیبدیدگی نخاعی 90 درصدی شده است. علاوه بر آن جمجمه او هم آسیب دیده و بر اثر شدت جراحات وارد شده، دنده او هم در این حادثه شکسته و به ریه او آسیب رسانده بود. جمجمه این دختر قهرمان راگبی ایران نیز به خاطر فشار ضربات آسیب دیده و دست چپ و پای راست و کتف او هم شکسته و پزشکان برای او پلاتین کار گذاشتهاند. تا به امروز هم به خاطر تمام این جراحات جدی عملهای جراحی سنگین و مختلفی روی ملیپوش راگبی ایران انجام شده و این احتمال وجود دارد که در آینده باز هم پزشکان مجبور شوند عملهای دیگری در صورت عدم بهبودی نواحی آسیبدیده بدن روی او انجام بدهند.
کمپین اینستاگرامی به وجود آمده از سوی هنرمندان و ورزشکاران در حمایت از این ورزشکار اما موجی از امید و خوشحالی را در بین مردم به وجود آورد. در این بین فقط کافی است سری به صفحات اینستاگرام چهرههایی بزنید که در کمپین جمعآوری کمک به سارا عبدالملکی شرکت کردند. نکته قابل تامل و غیرقابل باور درباره این بسیج مردمی اما این است که تا ظهر روز پنجشنبه چیزی حدود 350 میلیون تومان پول از طرف مردم و چهرههای سرشناس و خیر برای کمک به او به حساب بانکی مادرش منتقل شد و این رقم با سرعت چشمگیری رو به افزایش بود.
البته رقم جمعآوری شده خیلی بیشتر از هزینههای بیمارستان بود. اما واقعیت این است که با توجه به آسیبدیدگی نخاعی سارا عبدالملکی، او حالاحالاها توانایی راه رفتن نخواهد داشت و به همین ترتیب طبق اعلام پزشکان باید چیزی حدود 18 ماه به صورت مداوم فیزیوتراپی انجام دهد و تحت نظر پزشکان متخصص باشد تا با مرور زمان بلکه راهی برای مشکل آسیبدیدگی نخاعی او پیدا شود. به این ترتیب هزینههای درمانی بعد از ترخیص به قدری برای خانواده او زیاد است که به خاطر همین موضوع مردم خیر پول بیشتری برای او جمعآوری کردند. پولی که معلوم نیست تمام هزینههای درمانی او در طول 18 ماه آینده را تامین خواهد کرد یا خیر.
راه افتادن کمپین مردمی برای کمک به سارا عبدالملکی البته حاشیههای بسیار زیادی را به وجود آورد و خانواده او را تحت فشار قرار داده است. حسن میرزاآقابیگ، رییس انجمن راگبی ایران در مصاحبهای رادیویی اعلام کرد که آنها تمام هزینههای بیمارستان این ملیپوش را تامین کردهاند و هیچ نیازی نیست که مردم به حساب مادر او پول واریز کنند. بعد از این اظهارنظر نوبت به نایبرییس بانوان انجمن راگبی رسید که این ادعا را مطرح کرد.
این مقام مسوول اما در تماس تلفنی با مادر سارا عبدالملکی ضمن انتقاد شدید از او به خاطر کمک گرفتن از مردم به مریم ابوترابی تاکید کرده بود که حق ندارد یک ریال از این کمکهای مردمی را هزینه بیمارستان کند. این مساله با مشاجره لفظی مادر ملیپوش راگبی و نایبرییس انجمن راگبی خاتمه پیدا میکند و سرآغاز به وجود آمدن مشکلات بعدی میشود. چرا که از پنجشنبه عصر حساب بانکی که برای کمک به سارا اعلام شده بود به دلایلی نامعلوم مسدود میشود.
از طرفی یکی از مشاوران وزیر ورزش و جوانان هم در تماس تلفنی با محراب قاسمخانی به خاطر راه افتادن این کمپین مردمی انتقاد و گلایه میکند. با این حال به نظر میرسد که در پشت پرده راه افتادن این کمپین مردمی اتفاقاتی رخ داده که هنوز جزییات دقیقی از آن برای رسانهها و مردم روشن نشده است. با مسدود شدن کارت عابر بانک مادر سارا البته از بعدازظهر پنجشنبه دیگر هیچ کسی نمیتواند به این خانواده از طریق ارسال پول به کارت کمک کند. باید دید واکنش مسوولان انجمن راگبی و وزارت ورزش به آن حادثه عجیب و غیرقابل باور چه خواهد بود. چرا که مردم با میل خودشان تصمیم گرفتند در این کمپین حمایت شرکت کنند و هر کسی بر اساس وسع خودش مبلغی را به شماره کارت مادر سارا که اتفاقا خودش هم با بیماری سرطان دست و پنجه نرم میکند واریز کند. با این حال به نظر میرسد بعضی از مسوولان از راه افتادن این کمپین حمایتی و جمعآوری 350 میلیون تومان برای سارا عبدالملکی راضی نبودند!
کار به جایی رسیده بود که مادر سارا برای تامین هزینههای درمان دخترش آگهی فروش کلیهاش را در میدان انقلاب پخش کرد. در روزهای اول هیچ خبری از مردم، رسانهها و مسوولان نبود. پدر سارا هم به دلیل هزینههای سنگین عملهای جراحی سخت، اقدامات اولیه برای فروش منزل کوچکشان در محمدشهر کرج را انجام داده بود. در روزهای ابتدایی بستری شدن در بیمارستان پدر و مادر سارا هیچوقت فکرش را نمیکردند که اتفاقاتی رخ بدهد که آنها را از نگرانی تامین هزینههای بیمارستان دخترشان در بیاورد.
اما از آنجایی که همیشه «خدا جایی همین نزدیکیهاست» در یک چشم بر هم زدن سارا به مهمترین چهره شبکههای مجازی مطرح شد. تا جایی که ظهر پنجشنبه آقای هاشمی، وزیر بهداشت هم شخصا در بیمارستان آسیا حضور پیدا کرد و پیگیر وضعیت سارا عبدالملکی و روند درمانی او بود. وزیر حتی به مسوولان بیمارستان دستور داد که از این به بعد تمام خدمات ارایه شده به این بازیکن راگبی رایگان باشد و گزارش کامل اقدامات مربوط به درمان او هم در اختیارش قرار بگیرد. وزیر بهداشت درباره حضور خود در بیمارستان هم در کانال تلگرام خود نوشت.
وزیر بهداشت حتی از اینکه قهرمانان و ورزشکاران کشور در هنگام بروز چنین حوادث ناگواری از هیچ گونه حمایت جدی برخوردار نیستند؛ ابراز تاسف و تاکید کرد: « اگر چه بیمه زیر نظر وزارت بهداشت نیست؛ اما حداکثر پوشش بیمه برای قهرمانان ملی دغدغه دیرین ما بوده و هست. حمایت از جوانان ورزشکار که برای افتخارآفرینی کشور تلاش میکنند وظیفهای است بر دوش همه ما.»
مریم ابوترابی: به خدا واگذارشان کردم
من نگران بچهام هستم و اگر حرفی بزنم ممکن است برای من و خانوادهام مشکلاتی را درست کنند. الان تمام دغدغه من رسیدگی به وضعیت سخت سارا است. بعضی از مسوولان ورزشی به خاطر کمکهای مردم حرفهایی را به من زدند. در حالی که من هیچوقت از این مسوولان کمک نخواستم. آنها کاری برای سارا نکردند. کلی هم حرف پشت سر بچه من دارند میزنند و میخواهند با آبروی ما بازی کنند. من سپاسگزار لطف مردم عزیز ایران هستم که بعضی با دعای خیرشان و بعضی هم با کمک مادی کمک حال ما بودند.
متاسفانه از بعدازظهر پنجشنبه حساب کارت من مسدود شده و نه توانایی برداشت پول از آن را داریم و نه کمکهای مردمی به آن وارد میشود. من دلیلش را نمیدانم. نمیخواهم خیلی از مسائل را باز کنم. اما آنهایی را که اشک ما را در آوردند، به خدا واگذار میکنم. ما از نظر مادی شرایط سختی را در زندگی تجربه کردیم و الان هم خدا خواست که مردم به دختر من کمک کنند. اما بعضیها انگار از این اتفاق ناراحت هستند و فشارهایی روی ما میآورند. من تنها حرفم این است که هر اتفاقی رخ داد مردم فقط دخترم را دعا کنند تا یک روز دوباره ببینم که سارای من روی پای خودش ایستاده است.