متن نوشته عقرب خودکرده را تدبیر نیست

درحال بارگذاری...

استوری آماده متن نوشته تیکه دار دنیای نامرد

خودکرده را تدبیر نیست

از چه می نالی دلم«خود کرده را تدبیر نیست»

وقتِ شکوه کردن از دنیا و این تقدیر نیست

از چه می‌کوبی خودت را بر در و دیوار ها

رفته است او دستِ تو دیگر به جایی گیر نیست

دیگر آن صیاد از صیدی که در بند است گذشت

در غم و شب گریه ها دیگر بدان تأثیر نیست

چشم هایت را کمی وا کن نمی‌بینی مگر

روی دیوار دلت قاب است ولی تصویر نیست

فکر من باش کمی هم آبرو داری بکن

جای تو اکنون عزیزم در غُل و زنجیر نیست

گریه کردن روی قبری که درونش مُرده نیست

از تو می‌گیرد نگاهی را که دامن گیر نیست

هر چه آمد بر سرم از ساده گی های تو بود

من چقدر گفتم به تو که عشق بی تقصیر نیست

باید از آن خاطرات خوب وشیرین بگذری

آینه وقتی شکسته قابل تعمیر نیست

می شود… با یک شروع ِ تازه تر آغاز کن

گرچه ویران گشته‌ای اما هنوزم دیر نیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا