مداحان سیاسی حرمت مجالس محرم را از بین بردهاند
من در بچگی بیماری سختی گرفته بودم، سرخک بود یا مخملک. مادرم نذر کرده بود اگر نجات پیدا کنم مرا به عنوان سقا به دستهجات بفرستم. این شد که من از 5، 6 سالگی لباس سقایی میپوشیدم و با یک پارچ و تعدادی لیوان دستم، به سینه زنها آب میدادم. آن روزها من غرق کار خودم بودم و در خیالاتم سقای کربلا به حساب میآمدم و لذت میبردم. این خاطره هرگز از ذهنم بیرون نمیرود. وقتی در حال حرکت میان دسته بودم و ناگهان روی هوا بلند شدم! تنها فهمیدم کسی دو بازوی مرا گرفت، بلندم کرد و مرا روی اسب نشاند.در حالی که هیجانزده و ترسیده بودم، روی یال اسب نشستم؛ گویا نقشخوان ابوالفضل در تعزیه دیده بود که چیزی نمانده من زیر پای یک اسب بروم، خم شده و مرا روی اسب گذاشته است. پس از این ماجرا آن تعزیه خوان با خانواده من آشنا و زمینه حضور من در تعزیه فراهم شد. من برادر کوچکتری به نام بهزاد داشتم که در مجلس طفلان مسلم چند باری من و برادرم -که از دنیا رفته است- نقش طفلان مسلم را بازی میکردیم و حضور ما دو کودک در چنین نقشی برای مخاطبان تاثیر فراوانی داشت و تعزیهها خوب از آب درمیآمد و این قدیمیترین خاطره من از محرم به حساب میآید…
طوری با امام حسین (ع) حرف میزند که شایسته نیست/ ناگهان مداح شروع میکند به بدگویی تند از یک سیاستمدار
به نظر میرسد امروزه سلیقهها عوض شده و من نوع برخورد با این موضوعات در این روزگار را نمیپسندم. در واقع شکلی که ما به آن عادت کردهایم، از بین رفته است و اشعار و دمهایی که در این مجالس میزنند زیادی محاورهای و خودمانی شده، فرد طوری با امام حسین (ع) حرف میزند که شایسته نیست. قدیمها نسبت به این موضوعات حرمت وجود داشت اما امروزه چنین چیزی نیست. روح غالبی که بر این جریانات وجود داشت از بین رفته، کارها سیاسی شده و در یک مجلس میبینید ناگهان مداح شروع میکند به بدگویی تند از یک سیاستمدار.
پای ترانهها به مدیحهها باز شده است
متاسفانه پای ترانهها به مدیحهها باز شده است. از ترانه “عجب رسمیه رسم زمونه” گرفته که در جای خود زیبا و قشنگ بود و آن را از زبان خود رسول نجفیان شنیدم و تحت تاثیر قرار گرفتم تا ترانههای دیگر که در جای خود زیبا است اما شعر آن را عوض کرده و به این فضا وصل میکنند. انگار روحانیت مسئله از بین رفته، مثل همه چیزهای دیگری که در این روز و روزگار تغییر کرده است. گویا عشق و علاقمندی و ارادتی که درباره این مسائل حس میکردیم دیگر وجود ندارد یا مخدوش شده است.
بارها تحت تاثیر قرار گرفتهام
زمان خواندن مناجات خمسه عشر امام سجاد (ع) که سیدمهدی شجاعی به زیبایی آن را ترجمه کرده، بغضم گرفت و سعی در پوشاندن آن داشتم. فکر میکنم اگر خوب دل به متن بسپاری و آن را خوب دریافت کنی، قطعا تحت تاثیر هم قرار میگیری.
منبع: inn.ir