غزل شاکری، از خوانندگی تا جنجال بازی در شهرزاد+تصاویر

%d8%ba%d8%b2%d9%84-%d8%b4%d8%a7%da%a9%d8%b1%db%8c%d8%8c-%d8%a7%d8%b2-%d8%ae%d9%88%d8%a7%d9%86%d9%86%d8%af%da%af%db%8c-%d8%aa%d8%a7-%d8%ac%d9%86%d8%ac%d8%a7%d9%84-%d8%a8%d8%a7%d8%b2%db%8c-%d8%af%d8%b1

غزل شاکری متولد ۲۲ اسفند ۱۳۵۷ در تهران، بازیگر و طراح صحنه و لباس است.او دختر فرشته طائرپور تهیه کننده و فیلمنامه نویس مشهور است، فارغ التحصیل مهندسی طراحی صنعتی است و در حال حاضر مشغول انجام طراحی صحنه، طراحی داخلی، آواز و موسیقی و البته بعضی اوقات، بازیگری است.

از اولین فیلم تا گلنار

غزل شاکری در سال ۱۳۶۶ وقتی تنها ۹ سال داشت در فیلم مرگ ماهی به کارگردانی کامبوزیا پرتوی یفای نقش کرد، سپس حضور او در فیلم گلنار او را از همان کودکی به مشهوریت رساند تا جایی که بعد از گذشته سال ها همچنان وی را با نام گلناز میشناسند

غزل

نحوی دعوت به فیلم گلناز

آقای پرتوی سر یکی دو پروژه با خانم طائرپور، مادرم همکاری داشت. در یک بخش از فیلم «ماهی» هم من برای آقای پرتوی بازی کردم. از همان ابتدا که ایشان فیلم نامه گلنار را می نوشت در  کنارش بودم و بعد از آن متوجه شدم من را برای نقش گلنار انتخاب کرده است. در ابتدا خانواده ام چندان موافق نبودند، اما به هر حال ماجرا طوری پیش رفت که من تبدیل به گلنار قصه شدم

غزل

خاطره و یادگاری از گلناز

زمانی که برای بار اول تصویر خودم را در مقابل دوربین دیدم برایم خیلی عجیب بود نمی دانستم دوست دارم یا نه و حتی قایم می شدم، لباس های گلنار و دستمال آبی و عروسک ها (به جز آن ها که در موزه سینما هستند) در دفترخانه ادبیات نگهداری می شوند من هم به جز چند عکس قاب شده در اتاقم، ضبط صوتی را که به عنوان دستمزد گرفته بودم و چند وقت پیش آن را به دختری هم سن همان روزهای خودم هدیه دادم چیز دیگری ندارم.

غزل

بازگشت با سریال شهرزاد و خوانندگی

غزل با درخشش سریال شهرزاد به کارگردانی حسن فتحی و ایفای نقش آذر موفقیت سال‌ های پیشین خود را مجدداً تکرار کرد، او در کار موزیک نیز فعال است و آهنگ چون موی تو برای سریال شهرزاد از وی منتشر شده است

غزل

مصاحبه با غزل شاکری

چه شد که برای نقش اول فیلم سینمایی گلنار انتخاب شدی؟

آقای پرتوی سر یکی دو پروژه با خانم طائرپور، مادرم همکاری داشت. در یک بخشی از فیلم «ماهی» هم برای آقای پرتوی بازی کردم. من از همان ابتدا که ایشان فیلمنامه گلنار را می نوشت در کنارش بودم و بعد از آن متوجه شدم من را برای نقش گلنار انتخاب کرده است. در ابتدا خانواده چندان موافق نبودند اما به هر حال ماجرا طوری پیش رفت که من تبدیل به گلنار قصه شدم.

تو در خانواده ای هنرمند بزرگ شده ای. خودت چقدر به بازیگری علاقمند بودی؟

فضای سینما، فضای جذابی است و وقتی به من پیشنهاد بازیگری داده شد خیلی خوشحال شدم. اما در آن سن (10 سالگی) آدم نمی داند دقیقا چه چیزی می خواهد. برای من آن زمان فضا جذاب و خوشایند بود؛ همین.

غزل

در آن زمان ها هیچ وقت با مادرت درباره این موضوع که دوست داری در آینده بازیگر یا نویسنده شوی حرف نزدی؟

من 10 سالم بود. این سن خیلی سن زیادی نیست که بخواهمدرباره این موضوع به شکل جدی با خانواده ام صحبت کنم. ولی در کل این حرفه را دوست داشتم. مثلا در مدرسه تئاتر بازی می کردیم. انشاهایم همیشه خوب بود و دوست داشتم. اما اینکه من تصمیم گیرنده باشم که می خواهم این نقش را بازی کم؛ خیر در جریان نبودم و بزرگ ترها خودشان بریده و دوخته بودند. ولی طوری نبود که وقتی به من گفتند بازی کن دوست نداشته باشم. خیلی هم دوست داشتم و استقبال کردم.

غزل

زمانی که می خواستی مقابل دوربین بازیکنی تصورت درباه بازی و بازیگری تغییر نکرد؟ یا قبل از آن هم به واسطه مادرت با بازیگری آشنا بودی؟

من تا حدی با سینما آشنا بودم و پشت صحنه یکسری از کارها حضور داشتم. واقعیت این است وقتی به عنوان بازیگر جلوی دوربین می روی خیلی چیزها برایت تازه است. ضمن اینکه در عالم بچگی بیشتر از اینکه تو بازی کنی ازت بازی می گیرند. در بچگی این تیم است که می تواند از تو بازی بگیرد. آنقدر سکانس ها خرد شده هستند که بازیگر کودک قدرت تشخیص و حفظ کردن تداوم این سکانس ها را ندارد و برای همین بار آن بر دوش کارگردان است.

غزل

برای بار اول که گلنار را دیدی چه حسی داشتی؟

زمانی که برای بار اول تصویر خودم را در مقابل دوربین دیدم برایم خیلی عجیب بود. نمی دانستم دوست دارم یا نه و حتی قایم می شدم. اما الان که فیلم را می بینم آن را دوست دارم. یعنی به عنوان بیننده دوست دارم و به این فکر نمی کنم که من الان گلنار فیلم هستم. وقتی خودم گلنار را مونتاژ شده، دوبله شده و با موسیقی دیدم، نمی توان بگویم که کم تر از بقیه تحت تاثیر قرار گرفتم. من هم مثل بقیه بچه ها درگیر داستان شده بودم. حتی وقتی فیلم را برای اولین بار دیدم و در پایان فیلم، جمله های خداحافظی گلنار و خانم خرسه را شنیدم، خیلی ناراحت شدم و گریه کردم.

از گلنار بعد از گذشت 26 سال چه خاطراتی به یاد داری؟

بیشتر از خاطره های دوران فیلمبرداری، خاطره هایی بعد از نمایش فیلم به یادم مانده… آدم های بزرگ با وجود همه جدیت شان وقتی مرا می دیدند و می شناختند، شروع می کردند به خواندن آوازهای خاله قورباغه یا آقاخرسه! خاطرات زیادی مثل پاره شدن دامن بلند و چین دار، از درخت بالا رفتن، گردو چیدن، کنار رودخانه با قلاب ماهی گرفتن و… دارم.

غزل

چیزی هم از دوران به یادگاری داری؟

لباس های گلنار و دستمال آبی و عروسک ها (به جز آن ها که در موزه سینما هستند) در دفترخانه ادبیات نگهداری می شوند… من هم به جز چند عکس قاب شده در اتاقم، ضبط صوتی را که به عنوان دستمزد گرفته بودم و چند وقت پیش آن را به دختری هم سن همان روزهای خودم هدیه دادم چیز دیگری ندارم.

مردم در خیابان تو را می شناسند؟

در یک دوره ای دیگر کسی مرا نمی شناخت. اما الان گاهی من را می شناسند. فکر می کنم یک نسلی بچه هایشان دارند این فیلم را می بینند و برای همین وقتی من را می بینند می شناسند. البته آدم های باهوش آن هم در موقعیت های خیلی عجیب و غریبی ناگهان می گویند من همان گلنارم. آن هم به این خاطر که فرزندشان به تازگی آن فیلم را دیده است. مثلا یکجا می روم آب میوه بخورم کسی که دارد آب میوه می گیرد سرش را بالا می گیرد و می گوید شما گلنار هستید؟ یا صندوق دار یک فروشگاه یا یک نفر در راهروی بیمارستان و… مکان هایی که اتفاقا آدم ها خیلی حضور ذهن ندارند این اتفاق می افتد.

غزل

بازیگرهایی که در دوران کودکی در فیلم های ماندگار بازی کردند به ویژه در دوره تو زیاد بودند اما اغلب وقتی بزرگ شدند نتوانستند در این عرصه موفق باشند یا اصلا دوباره در تصویر حضور داشته باشند به نظرت دلیلش چیست؟

برای اینکه در دوران کودکی؛ نویسنده، کارگردان و تیم فیلم ساز هستند که کسی را براساس فیلمنامه و کاراکتری که دارد انتخاب می کنند و الزاما آن کودک بازیگری را انتخاب نکرده است. بعد هم اینکه تجربه بازی یک بخش است و اینکه بخواهی آن را ادامه بدهی و واقعا بازیگر باشی یک بخش دیگر. برای خود من اینطور شد که بعد از بازی در فیلم گلنار آنقدر شناخته شده بودم که حتی اذیت می شدم.

غزل شاکری چگونه به شهرت رسید؟
برای همین دوره ای از بازی و بازیگری فاصله گرفتم. الان بعد از چند سال با انتخاب خودم دوباره برگشتم. البته پرکار نیستم و قبل از انتخاب به این فکر می کنم که کار می تواند برایم ویژه باشد یا اینکه بهترجبه اش می ارزد؟ یکسری از دوستانم که در کودکی بازی کردند شاید فقط برای همان نقش مناسب بودند و بعدها زیاد مناسب بازیگری نبودند یا موقعیتش را نداشتند یا اصلا پیگیری و پشتکار برای ادامه دادن نداشتند. اما بر می گردم به همان حرف قبلم که این بازیگرهای کودک، انتخاب شده بودند برای همان نقش و خودشان بازیگری را انتخاب نکردند.

غزل

بین بازیگرهایی که هم دوره تو در کودکی شان نقش داشته اند بازی کدام را دوست داشتی؟

یادم هست علی کوچولو را خیلی دوست داشتم. بازیگرهای فیلم پاتال و آرزوهای کوچک و پسری را هم که در مدرسه پیرمردها بازی می کرد دوست داشتم. در عالم بچگی وقتی فیلمی موفق می شود آدم دوست دارد جای شخصیت محبوب آن باشد. حتی فرقی نمی کند آن فیلم ایرانی است یا خارجی.

در حال حاضر مشغول چه کارهایی هستی؟

من مهندسی طراحی صنعتی خوانده ام و کارم طراحی داخلی و طراحی صحنه است. گاهی هم بازی می کنم و در زمینه موسیقی هم در بخش آواز آن فعالیت دارم. در سریال آقای حسن فتحی (شهرزاد) هم بازی کرده ام که هنوز پخش نشده است. هم چنین روی یکسری پروژه های شخصی ام کار می کنم و می نویسم طراحی هم می کنم و با یکسری از مستندسازان نیز همکاری دارم.

غزل

جنجال بر سر امضای فرشته طائرپور، زیر کارت تهیه‌کننده بازداشت شده “شهرزاد”/ توضیح درمورد بازی کردن دخترش در این سریال

در این توضیحات در کنار شرح شرایط لازم برای عضویت در کانون تهیه کنندگان فیلم ایران و چگونگی عضوگیری تهیه کننده بازداشتی در این کانون، طائرپور با سخنانی عجیب انتشار کارت تهیه کنندگی محمد امامی را لگد زدن به فرد گرفتار توصیف کرده و آن را میراث دولت سابق دانسته است!

این سخنان در حالی بیان شده است که تصویر کارت تهیه کنندگی محمد امامی از طریق حسین پارسایی مدیرکل شبکه خانگی وزارت ارشاد دولت فعلی در اختیار سینماروزان گذاشته شد؛ این دولت همان دولتی است که اتفاقا طائرپور  با مدیران سینمایی آن قرابت نزدیکی داشته و تا حضور در شورای سیاستگذاری سینمای کودک شان پیش رفته است.

غزل

غزل شاکری و مادرش

جالبتر اینجاست که خبر عضویت محمد امامی در کانون تهیه کنندگان فیلم ایران نیز اولین بار در گفتگویی که پارسایی با یک روزنامه اصلاح طلب داشت، رسانه ای شد.

حال اینکه سرکار خانم طائرپور به جای پاسخ به این سوال که آیا حضور غزل شاکری دختر ایشان در سریال نمایش خانگی «شهرزاد» به عنوان یک رانت از سوی رئیس کانون تهیه کنندگان فیلم برای صدور کارت تهیه کنندگی محمد امامی در مقام سرمایه گذار شهرزاد نبوده است، با سخنانی عجیب انتشار کارت تهیه کنندگی محمد امامی را لگد زدن به فرد گرفتار توصیف کرده و آن را میراث دولت سابق دانسته است!

و اینکه غزل شاکری غیر از فیلمهای فرشته طائرپور و البته سریال نمایش خانگی شهرزاد با سرمایه گذاری تهیه کننده بازداشتی در کدام فیلم نقش پررنگ داشته است!

متن توضیحات طائرپور را که در ایسنا منتشر شده را بخوانید:

“کانون تهیه‌کنندگان فیلم ایران” که سال گذشته در مراحل ثبت قانونی در وزارت کار، نامش به “انجمن کارفرمایی تهیه کنندگان فیلم تهران” تغییر یافت، از بدو تاسیس با طراحی جدولی جهت محاسبه امتیازات، فرایند پذیرش تهیه کنندگان متقاضی عضویت را نظام‌مند ساخت.

در این جدول، شرایط متقاضی با امتیازات وی در هر یک از بخش‌های ذیل الذکر مورد بررسی، تطبیق، محاسبه و جمع بندی قرار گرفته و در صورت اخذ امتیاز لازم به درخواست عضویت متقاضی پاسخ مثبت داده می‌شود:

۱- سابقه تهیه‌کنندگی و سرمایه‌گذاری (با مجموع صد در صد) در یک یا چند پروژه سینمایی، طی پنج سال منتهی به تاریخ ارائه درخواست عضویت

۲- سابقه تهیه‌کنندگی یا مدیریت تولید (مجری طرح) در سریال‌های شاخص تلویزیونی

۳- سابقه تهیه‌کنندگی و سرمایه‌گذاری در سریال‌های موفق نمایش خانگی

۴- فارغ التحصیلی متقاضی در یکی از رشته‌های مرتبط با موضوع سینما به طور خاص و هنر و ادبیات به طور عام و یا مدرک کارشناسی متقاضی در سایر رشته‌های دانشگاهی

۵- سابقه فعالیت‌های مرتبط با سینما در تشکل‌های صنفی، سازمان ها، مراکز آموزشی، و…

۶- سابقه حضور در هیاتهای داوری جشنواره‌ها، جوایز داخلی و بین المللی، سینمایی، تئاتری، تالیف، ترجمه، آموزش و…

۷- سایر فعالیت‌های مرتبط متقاضی در ایران و خارج، که مازاد بر موارد فوق، بیانگر صلاحیت وی جهت ورود به عرصه تهیه و تولید فیلم باشد.

در تیرماه سال ۹۳، درخواست عضویت آقای محمد امامی، مانند هر درخواست دیگری در کمیته عضویت و هیئت رئیسه “کانون…”  مطرح و با توجه به سرمایه‌گذاری و تهیه‌کنندگی ایشان در پروژه های شاهگوش (به کارگردانی داوود میرباقری)، ابله (به کارگردانی کمال تبریزی)، روزی روزگاری عاشقی (به کارگردانی حسن فتحی)، که یک مورد از آنها تولیدش در آن تاریخ پایان یافته و وارد شبکه نمایش خانگی شده بود و دو تای دیگر در آستانه و یا میانه تولید قرار داشتند؛ و همچنین دریافت جایزه‌ای با عنوان “بهترین تهیه‌کننده مجموعه‌های نمایش خانگی” از داوران یک مراسم سینمایی-ویدیوئی، مورد تصویب قرار گرفت.

تا جایی که من می‌دانم هیچ صنفی از صنوف تهیه‌کنندگی، وارد ماهیت سرمایه اعضایش برای تولید آثار نمی‌شود. این مطلبی است که مرجع رسیدگی به آن، جای دیگری است. آنچه برای صنف ما در آن تاریخ کفایت می‌کرد، حاصل فعالیت ایشان در پروژه‌هایی بود که مورد اشاره قرار گرفت. تجربه‌های بعدی نامبرده در امر ساخت سریال “شهرزاد” و همچنین فیلم سینمایی “ابد و یک روز” نیز نشان می‌دهد که صنف در تشخیص قابلیت ایشان، صرفا برای تهیه‌کنندگی، خطا نکرده است.

جنجال

اکنون انتشار تصویر کارت عضویت نامبرده در “کانون تهیه کنندگان…” با امضای اینجانب بعنوان رئیس صنف، تنها حاکی از این واقعیت است که جریانی بیمار، باز در صدد آنست که به مدد تنها مهارتش، سوار موج تازه‌ای  شود و با خبرسازی‌های جنجالی و هدفمند، سلسله عملیات مضحکی را برای کشف و افشای چیزهایی آغاز کند که جرم شمردن آنها جز به “توهم” نمی‌ماند؛ و از دنیای تاریکش تیری بیاندازد به سمت یک صنف معتبر، تا شاید خدشه‌ای بر حیثیت آن وارد کرده باشد. (از این جریان فرصت طلب، بعید نیست که حتی تا شناسایی و محکوم شماری صادر کنندگان شناسنامه، کارت ملی و گواهینامه این فرد هم به عقب برود)

این سیاست نخ‌نما که میراث ناخواسته سینما از دوره پیشین مدیریت دولتی در عرصه هنر و فرهنگ و رسانه است، تمام شجاعتش در لگد زدن به یک فرد گرفتار و یا توهین و تهمت به تشکلی شکل می‌گیرد که استقلال و اعتبار ذاتی آن به اثبات رسیده است.

قطعا مراجع قضایی کشور با استناد به مدارک متقن،پرونده تخلف در صندوق فرهنگیان را که موظف به مراقبت از دارایی‌های خرد شریف‌ترین قشر این جامعه بوده‌اند با دقت مورد بررسی و صدور رای عادلانه و علنی قرار خواهند داد و شرایط برخورد با متخلفان را نیز مشخص خواهند کرد، لذا ضرورتی برای ایجاد بلوا در حیطه سینما، و تلاش مذبوحانه برای تخریب یک تشکل صنفی نیست.

انجمن کارفرمایی تهیه کنندگان، ۸۳ عضو دارد که اکثر آنان با کارنامه‌های درخشان ، به امور تولید و همچنین خدمات صنفی مشغولند. یقینا مجمع عمومی این تشکل، که بزودی برگزار خواهد شد، بالاترین مرجع رسیدگی یا بازنگری در مورد عضویت اعضای صنف است و چنانچه موردی برای لغو عضویت وجود داشته باشد، در آن مجمع به بحث گذاشته خواهد شد ونه در پیشخوان خبرگزاری‌ها و نشریات زرد و آلوده به انواع کینه‌ها.

تا پیش از برگزاری آن مجمع و اعلام نظر اعضاء، اینجانب وظیفه خود می‌دانم که بعنوان رئیس صنف، پای کلیه امضاهایی که روی کارت‌های عضویت اعضا کرده‌ام، بایستم و از تک تک آراء مثبتی که برای تایید هر عضویت داده شده دفاع کنم.

منبع: پرشین وی

فقط افراد بالای هجده سال +18

جفت گیری اسب های تزئینی

فروش ویژه پلی استیشن 😍😱

کارواش خانگی (اسپری کارواش ۳ سر)

laptop stock لپ تاپ استوک روبیک دیجیتال سعید رمضانی

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *