لطیفه‌های بانمک برای کودکان !

لطیفه‌های کودکانه,لطیفه برای کودکان,سرگرمی کودکان

لطیفه‌های بانمک برای کودکان !

جوراب های لنگه به لنگه
یک همسایه دلسوز دختر کوچولویی را که به مدرسه می رفت، متوقف ساخت و گفت: کوچولو! عجب جوراب های عجیبی به پا کرده ای، یک لنگه قرمز و یک لنگه آبی!
دختر کوچولو با صدای بچه گانه اش گفت:
عجیب تر این که یک جفت مثل همین جوراب ها هم توی خانه دارم!

تقویم امسال
دانش آموز: آقای فروشنده!
فروشنده با مهربانی گفت: بله پسرم!
دانش آموز: تقویم امسال رو دارید؟
فروشنده: بله چه شکلی می خواهی؟
دانش آموز: اون شکلی که توش تعطیلی زیاد داشته باشه!

 تقلب
کیوان: احمد چرا برادرت را از جلسه ی امتحان بیرون کردند؟
احمد: چون تقلب کرده بود.
کیوان: چه طوری؟
احمد: سر امتحان علوم دندان هایش را شمرده بود!

 سواد
مردی یک ساعت مچی می خرد. روز بعد پیش فروشنده می رود و می گوید: پشت این ساعت نوشته ضد آب ولی داخلش آب رفته است.
فروشنده می گوید: چه عرض کنم؟ آب که سواد ندارد.

بدون تردید
اولی: آقای دکتر! من فکر می کنم عینک لازم دارم.
دومی:بله حتماً! چون این جا مغازه ی ساندویچ فروشی است!

منابع: سایت آسمونی

کتاب الکی خوش
تبیان

فقط افراد بالای هجده سال +18

جفت گیری اسب های تزئینی

فروش ویژه پلی استیشن 😍😱

کارواش خانگی (اسپری کارواش ۳ سر)

laptop stock لپ تاپ استوک روبیک دیجیتال سعید رمضانی

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *