چندروز تجاوز جنسی مکرر به دختر باکره در خانه مجردی

4 روز تجاوز جنسی مکرر به دختر باکره در خانه مجردی

تجاوز جنسی مکرر به دختر جوان در خانه مجردی توسط جوان خواستگار و کینه جو مربوط بود به عشقی یک طرفه و قدیمی. دوستان پای منقلی فریبم دادند. من اهل این کارها نبودم در واقع خیلی آسان گول خوردم. از سرقت هایی که تا کنون انجام داده ایم هیچ پولی دستم را نگرفت چرا که 4 میلیون تومان از این پول ها را برای خرید اسلحه هزینه کردم و…

جوان 24 ساله ای که به اتهام دستبرد مسلحانه به 5 بانک و موسسه مالی در مشهد دستگیر شده است پس ازآن که به سوالات قضایی و تخصصی قاضی حیدری «معاون دادستان مشهد» پاسخ داد، به تشریح ماجراهای زندگی اش پرداخت و هم منقلی هایش در لانه مجردی را عامل افتادن در گرداب جرم و بدبختی دانست

 

ودر حالی‌که با شنیدن مجازات سنگین سرقت مسلحانه دستانش به لرزه افتاده بود، گفت: فکر میکردم سرقت مسلحانه فقط مجازات زندان دارد و پس از مدتی تحمل کیفر آزاد می‌شوم چرا که شنیده بودم سارق 3 بانک که به دزد سنگین وزن مشهور شده بود به تحمل 30 سال زندان محکوم شده است اما نمی‌دانستم که سلاح او قلابی بوده و شلیک هم نکرده است.

 

عملیات گسترده نیروهای ویژه علیه باندهای قاچاق انسانمن در کلاس سوم دبستان ترک تحصیل کردم چرا که هیچ علاقه ای به درس و مدرسه نداشتم پس ازآن در مغازه الکتریکی پدرم مشغول بکار شدم و زندگی آرامی داشتم تا این‌که به خاطر جراحی روده از خدمت سربازی معاف شدم و تصمیم گرفتم ازدواج کنم.

 

حدود 5 سال قبل روزی در کوی طلاب قدم می زدم که نگاه های یک دختر توجهم رابه خود جلب کرد. آن روز عدد تلفنم رابه او دادم و اینگونه روابط خیابانی من و آن دختر آغاز شد.آشنایی و ارتباط من با او حدود 3 سال طول کشید تا این‌که تصمیم گرفتم با همان دختر ازدواج کنم. اما وقتی به خواستگاری اش رفتم

 

با پاسخ منفی پدر دختر رو به رو شدم. من که علاقه زیادی به آن دختر پیدا کرده بودم کوتاه نیامدم و بر خواسته ام پافشاری کردم. وقتی دیدم خانواده دختر همان‌ گونه مخالف ازدواج ما هستند با طرح نقشه ای و به صورت پنهانی دختر مورد علاقه ام رابه منزل خودمان بردم ودر آن جا مخفی کردم.

4 روز تجاوز جنسی مکرر به دختر باکره در خانه مجردی +عکس

این ماجرا حدود 4 روز به طول انجامید تا این‌که وقتی پدر دختر آبرویش را در دسترس خطر دید با این ازدواج موافقت کرد و حدود 2 سال قبل با برگزاری مراسم خواستگاری آن دختر رابه عقد خودم درآوردم.

 

از سوی دیگر هم مصرف تفریحی مواد مخدر را شروع کرده بودم ودر منزل پدرم آسان نبودم بهمین خاطر با 3 تن دیگر از دوستانم مشورت کردم و تصمیم گرفتیم یک خانه مجردی را در منطقه سیدی مشهد اجاره کنیم.

 

ازآن روز به بعد هر کدام از ما ماهیانه مبالغی را برای اجاره خانه می پرداختیم به طوریکه آن خانه به پاتوق مصرف مواد مخدر تبدیل شده بود. من علاوه بر این‌که در کار خرید و فروش موتورسیکلت بودم حدود 7 ماه قبل با یکی از دوستانم مغازه میوه فروشی باز کردیم.

 

این در حالی بود که پدر و مادرم از نظر مالی به من کمک نمیکردند و خانواده همسرم نیز باوجود آن که دل خوشی از من نداشتند در حال تهیه جهیزیه بودند تا این‌که تیرماه سال گذشته وقتی در پاتوق مجردی در حال مصرف مواد مخدر بودیم یکی از دوستانم پیشنهاد سرقت از بانک را مطرح کرد.

4 روز تجاوز جنسی مکرر به دختر باکره در خانه مجردی +عکس

آن روز پیشنهاد وی را رد کردم، اما دوباره تحت تأثیر وسوسه های مسعود «متهم دیگر پرونده» قرار گرفتم چرا که او می‌گفت تو فقط با موتورسیکلت در بیرون از بانک منتظر باش و سرقت را من انجام می‌دهم. اینگونه بود که…

 

آبروی دختر ایرانی در خواستگاری مرد عرب ریخت

زن جوانی که بعد از این‌که مورد سوءاستفاده مرد عراقی ساکن سوئد قرار گرفت خودکشی کرد اما با تلاش خانواده نجات یافت.دوست این زن جوان با دفتر رکنا تماس گرفت و خبر از این حادثه تلخ و وخیم داد.وی در توضیحات خود گفت: متاسفانه حدود 8 ماه پیش یکى از دوستانم فریب مردى عراقى تبعه سوئد را خورد

 

و این کلاهبردار شیطان صفت بعد از دو بار سفر به ایران و وعده ازدواج به دوستم با او به سفارت سوئد در ایران رفت و فرم هاى مربط به ازدواج را گرفت و کپى گذرنامه و آدرسش را نیز در اختیار دوستم قرار داد.وی افزود: این کلاهبردار شیاد بعد از سوءاستفاده جنسى از دوستم و بعد از سفر دومش به پیام ها و تماس هاى او دیگر پاسخى نداد.

 

متاسفانه ایشان دست به خودکشى زد که با کمک خانواده اش نجات یافت. پزشکان معالج او بعد از اطلاع از این اتفاق به خانواده اش گفتند که حتماً باید سفارت سوئد را در جریان این موضوع قرار دهید زیرا قطعا او نخستین قربانى نخواهد بودو این فرد فاسد حتماً افراد دیگری را نیز مورد سوء استفاده قرار خواهد داد.

 

زن جوان در حالی‌که ادامه داد: سفارت سوئد در ایران و سفیر سوئد از طریق ارائه تمام مدارک مربوطه در جریان این موضوع از طریق ایمیل قرار گرفت. متاسفانه دوستم 8 ماه است که دچار افسردگى شدید شده است و تقریباً توان زندگى روزمره را نیز از دست داده است. با توجه به رسالت خطیر شما تقاضامندیم تجربه ى وی را از طریق سایت خبرى تان را در اختیار عموم افراد قرار دهید تا باعث شود قربانى دیگرى نداشته باشیم.

 

شمار زنان خارجی که ازطریق ازدواج با مردان مقیم سوئد به این کشور مهاجرت کرده اند و بدلیل خشونت شوهرشان نسبت به آن ها به خانه های امن زنان پناه برده اند، در سوئد افزایش یافته است. اکثر این زنان به رغم این‌که دلایل معتبری برای اقامت در سوئد دارند پس از مدتی از این کشور اخراج میگردند. مواردی وجوددارد که در آن مردی نهمین همسر خود رابه سوئد آورده است.

 

زنانی نیز که از این طریق ها وارد سوئد میشوند نیز دچار مشکلات فراوانی میشوند.مشکل واردات زن در رسانه های گروهی سوئد مطرح شده است. آمار دقیقی درمورد شمار این دسته از زنان که توسط شوهر خود در سوئد مورد خشونت واقع شده اند وجود ندارد، اما درطی سال 2۰۰8 تا 2۰۰9 روکس«سازمان سراسری خانه های امن برای زنان در سوئد» با حدود بیش از 1000 زن در این مورد ارتباط داشته است.

 

بزرگ ترین مشکل این است که انها اوضاع و احوال بسیار ناگواری دارند و هنگامیکه به خانه های امن زنان پناه می‌برند وادار هستند تصمیمات بسیار جدی بگیرند. از آنجایی که اجازه اقامت دائم ندارند با خطر اخراج مواجه هستند و قوانین موجود در این رابطه مشکلات فراوانی برای آن ها ایجاد میکند.

 

این مادر دختران خود را اجاره می داد

زن بی رحم دختران خود رابه پیرمرد ها اجاره می داد .مادر بی رحمی که دختر 5 و 6 ساله خودرا برای خدمات غیراخلاقی به افراد مسن اجاره می داد، دستگیر شد.این زن که مورگان تابلین نام دارد و 25 ساله است، به جرم تجاوز و قاچاق انسان برای خدمت غیراخلاقی و ستم به کودکان در دادگاه انگلیس به 25 سال زندان محکوم شد.

 

مورگان در جلسه دادگاه به قاضی گفت: در مقابل اجاره دادن فرزندانش پول نقد دریافت می‌کرد و از این راه کسب درآمد و زندگی خودرا می‌گذارند.تحقیقات پلیس که بر اساس آن قاضی دادگاه اقدام به صدور حکم کرده است، نشان می‌دهد این مادر بی رحم دختران خود رابه سالمندانی که در پارک ها شناسایی می‌کرد، اجاره می داد .

 

طبق این گزارشات این زن وقتی دخترانش رابه خانه ریچارد پاپ مرد 78 ساله فرستاده بود، دستگیر شد .مورگان در اعترافات خود گفته بود که بخاطر مشکلات مالی وادار به اینکار بوده و میدانست که کودکانش تحمل این رنج و سختی را ندارند اما او از این راه کسب درآمد می‌کرد.

 

در خانه مجردی آریا باردار شدم

حالا که با راهنمایی های مشاور و مددکار اجتماعی با واقعیت های زندگی روبه رو شده ام تازه می فهمم سرمایه های ارزشمند زندگی ام رابا بهایی بسیار ناچیز از دست داده ام ودر حالیکه با خیال پردازی در باره یک عشق واهی خودم را چشم و گوش بسته خوشبخت می‌دانستم اما حالا که همه ی هستی ام را دریک قمار بچه گانه باخته ام تازه می فهمم که ..

 

زن 22 ساله ای که به دنبال یک ماجرای عشق و عاشقی دوران نوجوانی به دره بدبختی و سیه روزی سقوط کرده بود، در حالیکه اشک ریزان به آینده تاریک اش می اندیشید به مشاور و کارشناس اجتماعی کلانتری میرزاکوچک خان مشهد گفت: در مقطع ابتدایی تحصیل می‌کردم که روزی خبر مرگ ناگهانی مادرم روح و روانم رابه هم ریخت.

 

آن روز به همراه تنها خواهرم در حالی اشک می ریختم که نمیدانستم در نبود مادر سرنوشتم به کجا میکشد، چرا که بدلیل اعتیاد پدرم همواره احساس تنهایی و بی کسی میکردم.

 

عملیات گسترده نیروهای ویژه علیه باندهای قاچاق انسان

پدرم اگر چه کار می‌کرد اما به خاطر هزینه های سنگین اعتیادش نمی توانست مخارج زندگی من و خواهرم را تامین کند. باوجود آن که پدرم همواره پای بساط مواد مخدر بودو ما روزهای سختی را می گذراندیم اما کمبودهای عاطفی و مهر و محبت پدر و مادر موضوعی بود که بیشتر از وضعیت نامناسب مالی مرا اذیت می داد.

 

خلاصه دوران کودکی و بلوغ من و خواهرم در حالی سپری شد که همواره در حسرت نداشته های مان باقیمانده بودیم. مدتی بعد زمانی که درسال آخر دبیرستان مشغول تحصیل بودم در محل زندگی مان با «آریا» آشنا شدم چرا که او نیز مادرش را از دست داده بودو بدلیل ناسازگاری با نامادری اش مدام در کوچه و خیابان پرسه می زد و اوقاتش رابا دوستان معتادش می‌گذارند.

 

با آن که می‌دانستم آریا اعتیاد دارد اما با این توجیه که او نیز مانند من کمبودهای عاطفی دارد و من پس از آغاز زندگی مشترک به او کمک میکنم تا اعتیادش را ترک کند به ارتباط پنهانی و خیابانی با او ادامه دادم. آریا از دنیای شیرین دوست داشتن و عشق ورزیدن برایم میگفت و من هرروز بیشتر به او علاقه مند میشدم. تا جاییکه آریا تصمیم گرفت خانه مجردی اجاره کند و دیگر شبها نیز به منزل پدرش نرود.

 

پدر او یکی از افراد سرشناس محله بودو برای آن که آبرویش را حفظ کند پول زیادی در اختیار پسرش قرار می داد. من هم که از این موضوع خوشحال بودم و احساس میکردم بزودی زندگی عاشقانه ای را آغاز خواهم کرد حدود یک ماه به خانه اجاره ای آریا می رفتم تا همه ی جا رابه خوبی تمیز کنم.

 

با خودم می اندیشیدم دیگر سختی ها به اتمام رسید و من بزودی زندگی تازه ای را شروع می‌کنم درحالی که هرروز همانند یک زن خانه دار به آریا توجه داشتم او بساط مواد مخدرش را پهن میکرد و زن هایی راکه به منزل مجردی اش می آورد بعنوان بستگانش به من معرفی می‌کرد.

 

در همین روزها بود که فهمیدم باردار شده ام! اما آریا زیربار نمی رفت ومن از افشای آن وحشت داشتم. درنهایت او از طریق یکی از دوستانش داروهایی تهیه و مرا وادار به سقطِ جنین کرد. اگر چه دیگر ازآن عشق وعاشقی ها خبری نبود اما منکه در دره نابودی سقوط کرده بودم پا روی همه ی آرزوهایم گذاشتم تا شاید آریا را ازدست ندهم ولی او درحالی مرا همانند یک دستمالِ کثیف دور انداخت که دیگر

 

فقط افراد بالای هجده سال +18

جفت گیری اسب های تزئینی

فروش ویژه پلی استیشن 😍😱

کارواش خانگی (اسپری کارواش ۳ سر)

laptop stock لپ تاپ استوک روبیک دیجیتال سعید رمضانی

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *